پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

غم

جمعه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۰، ۰۷:۴۱ ب.ظ

بارها شب قبل از خواب به خدا التماس کردم که صبح از خواب بیدار نشم. التماس کردم که تمومش کنه. هر بار که همینقدر خسته و درمونده بودم و کم آوردم فقط دلم خواسته فرار کنم و هنوز هیچی... 

پس این غم چه فایده ای داره؟ که هر روز عذاب میده اما نمیکشه! خیلی خسته ام. کاش... ای ماش هیچوقت صبح فردا رو نمیدیدم. ای کاش

  • یاسمین پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

یاسمین

نظرات  (۲)

  • سارا رحیمی
  • خدا نکنه 

    این نیز میگذرد ...

    پاسخ:
    ممنونم

    خدا نکنه 

    بلاخره هر سختی آسونی هم داره 

     

    پاسخ:
    ممنونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">