پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

توی لعنتی که هیچوقت نبودی!

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ

میتونم... خودم تنها از پس همه چی برمیام... انقدر در میارم که نگران پنچری ماشینم نباشم. سختمه... اما اون تابلوی کوفتی رو بالاخره میتونم تنهایی بزنم به دیوار... وقتی پام میپیچه، خودم میتونم برم دکتر... خودم از پس همه چی تنهایی برمیام...

 

اما این دلیل نمیشه نترکم از غم این که دلم میخواد تو کنارم باشی و نیستی.... هیچوقت نیستی... هیچوقت نبودی... و این جای خالی لعنتیت با هیچکس دیگه پر نمیشه... حتی با خودم! 

  • یاسمین پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

نظرات  (۱)

  • سایه های بیداری
  • دختر بچه ها ،

    چادر به سر میکنند 

    کفشهای پاشنه بلند مادرشان را به پا میکنند

    عروسکشان را بغل میکنند

    و به تقلید از مادر و یا خانمهای دیگر 

    عروسکشان را شیر میدهند . 

     

    این حرکات ، اگر چه در ظاهر انجام میشود 

    اما از نظر ذهنی « در خیال » شکل میگیرد . 

     

    شجریان پدر ، آلبومی دارد به نام « در خیال » . 

    شعری که در این آواز می خواند نمیدانم سرودۀ کیست .

    چون معمولا شعر آوازهای شجریان پدر را از بر نمیکنم 

    برای همین هر وقت که گوش میکنم 

    انگار که بار اول است 

    و هرگز نه آوای وی و نه شعر بوی کهنگی نمی‌دهد . 

     

    می خواند : 

    کاش قبا بودمی 

    چون که در آغوش قبا بوده ای  . 

     

    بیشتر از این یادم نیست 

    و هرگز سرچ نمیکنم که باقی شعر را ببینم و بخوانم . 

     

    پیشنهاد : 

    از امشب 

    همان دختر بچه باش 

    یارت را همچون عروسکی بغل کن 

    و با او « در خیال » گفتگو کن . 

    اما کاملا با احساس . 

    در پشت زمینۀ ذهنت هیچ چیزی نباشد 

    جز عشق « او » 

    انگار که در کنارت هست . 

     

    یک ماه دیگر بهم پیام بده . 

    نه 

    اگر باز گشته باشد 

    نیازی به پیام نیست . 

    می فهمم که خیالت ، واقعیت یافته . 

     

    یک ماه ، 

    تعیین زمانی فرضی هست . 

     

    « در خیال » را امتحان کن . 

    حتم دارم به آنچه دلخواهت هست ( یار ) می رسی . 

     

    کاش قبا بودمی ..... 

    خیال دلنشین و زیبایی است . 

    امیدوارم به دلخواهت برسی . 

    همین . 

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">