پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

معلق مانده ام... جایی میان زمین و آسمان یا گذشته و آینده... همچون ماه در قلب سیاه ترین سیاهی ها اما بی امیدی به روشناییِ خورشید... بی جاذبه و بی اختیار، سرگردان در مداری که گویی از ازل تا ابد پابرجاست. بی مجال فکر به خاطره ای از گذشته و بدون تصویری از آینده

معلقم... همچو پرِ پرنده ای در دستان باد که روزگاری در آرزوی "رسیدن" بود و این پرواز ِ بی وقفه را آزادی میدید!

  • یاسمین پرنده ی سفید