بهترین خواهر دنیا... ممنونم از بودنت :)
"زندگی خیلی خوبه... چون که خدا تو رو داده... روز تولدت برام فرشته اشو فرستاده" :)
تولدت مبارک :)
- ۲ نظر
- ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۲
بهترین خواهر دنیا... ممنونم از بودنت :)
"زندگی خیلی خوبه... چون که خدا تو رو داده... روز تولدت برام فرشته اشو فرستاده" :)
تولدت مبارک :)
بعضی وقتا آدم چقدر از گفتن بعضی جمله ها تو یه شرایطی پشیمون میشه. نباید بهت اونا رو می گفتم. بهتر بود خودم سختیشو تحمل کنم و چیزی نگم. سختی تحمل کردن دونستن اون حرفا راحت تر بود تا سختی شنیدن حرفایی که گفتی. حرف از رفتن که زدی... حرف از نبودن... دوباره تمام دغدغه هام یادم اومد. .............................................................................................................................................................................................................................................
.............................................................................................................................................................................................................................................
...........................................................................................................................................................................................................................................
.......................................................................................................................................................................................
..............................................................................
+ فقط دلم میخواد ماشین زمان داشته باشم تا منو ببره یه جایی تو آینده ی دور... خیلی دور... چقدر از این روزایی که داره میگذره خوشم نمی آد.
پ.ن: 29تیر 95: اصلا یادم نیست این پست رو برا کی نوشته بودم :| یعنی حافظه در حد ماهی :|
چقدر بدم می آد از این که با کوچک ترین چیزی اشکم دم مشکم باشه :/ چقدر جدیدا واشرش هرز شده :/ جایی نمی شناسید واشر چشم رو عوض کنن؟ :/
وااااااالا... با این نوناشون :دی
یکی از مشکلات پرنده ی سفید همیشه این بوده که... وقتی خیلی ناراحته... وقتی خیلی عصبانیه... وقتی خیلی تو خودشه... کسی اگه راهش رو بدونه... خیلی راحت میتونه بخندوندش...
اما خودش نمی تونه کسی رو بخندونه :(
کاش بلد بودم که برای عوض کردن حالت باید چی بگم. متاسفم که نمی تونم اونقدری که باید خوب باشم.
+این پست چند تا مخاطب خاص دارد... اما این که این پست رو نوشتمش به خاطر اشکایی بود که از چشم تو چکید و من نمی تونستم جلوشون رو بگیرم! حتی نمی دونستم باید چی کار کنم. تویی که خیلی برام عزیزی :*
آخیش... چه چسبید... مثل قدیما خوندن وبلاگ دوستام :)
نگاه کردم دیدم چه پستای خوبی گذاشتن:) پر از موجای مثبت و من... چقدر جدیدنا از غم و غصه هام گفتم.
چقدر خوبه نوشتن از چیزای خوب :)
آهای رفقا!
شماها خیلی خوبیداااا..... خییییییییییییییییییییییییلی :) خدا حفظتون کنه :)
آقای صدای جمع ما...
تویی که مهربونیات دست خودت نیست. تویی که انگار به خودت قول دادی اگه یه روز لبخند رو روی لبای کسی نیاری اون روزت روز نیست. تولدت مبارک. بهترین ها رو از خدا برات میخوام. شاد باشی و دو نقطه کروشه ات واقعی و جاودان:)
بذار اعتراف کنم.... میترسم از از دست دادن چیزی که روزی که اومد شد مرهم خیلی از دردام. بذار اعتراف کنم میترسم از روزی که چیزی که امروز با گوش دادنش بلندبلند میخندم و تو اتوبوس نمیتونم لبخند بزرگم رو با شنیدنش جمع کنم.... یه روز یه لبخند تلخ بشه ناشی از روزای خوبی که گذشت...
باور کن چشممون زدن! این مُسَکِن قرار نبود موقت باشه!