کم کاری هامو ببخش
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۱۹ ق.ظ
دختر کوچولو که سنتور میزد و برادر بزرگتر 15 ساله اش که قانون میزد رو نشون داد و گفت یه دست به افتخار پدر و مادرشون بزنید که از سن کم بچه ها رو تشویق کردن به ساز زدن...
دست زدم اما ناخودآگاه لبخند تلخی رو لبم نشست. یاد پدر و مادرم افتادم که همیشه حمایتم کردن؛ اما من هرگز بچه ی خوبی براشون نبودم. همیشه حتی تو نداریاشون هوای منو داشتن اما من هرگز کاری نکردم که باعث افتخارشون باشم... کلاس ارگ و کلاس گیتارم رو نصفه رها کردم و حتی تو درس خوندن هم به مرحله ای که برام مایه گذاشتن نرسیدم.
اونا همه کار برای من کردن اما من.... من هیچوقت باعث افتخارشون نبودم... حتی اگه اونا صدبار تو چشمام نگاه کنن و خلاف اینو بهم بگن... اما من بهتر از هر کسی میدونم که چی کار کردم و واقعا متاسفم... اونا استحقاق بچه ای بهتر از من رو داشتن...