پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

ترس

يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۱ ق.ظ

نمیخوام آرزو کنم که از دستت ندم... از هر چی ترسیدم سرم اومده!

  • یاسمین پرنده ی سفید

می ترسم

پرنده ی سفید

نظرات  (۶)

من از تو بترسم به سرم می آیی ... ؟
پاسخ:
:) 3>
یادآوری به جایی بود:))
در مقابل بعضی آدما باید خنثی بود چون کوچکترین حرکتی رو بود و نبودشون تاثیر میذاره :(
پاسخ:
:)
گاهی هم دیگران روشون اثر می ذارن... شایدم حتی زمونه :)
تفکرت رو درست کن خواهر من :/
پاسخ:
خو :/

تو نمی دونی چقدر این حس قشنگه مه بترسی از دست دادن

 

خدا کنه نرسی به بی تفاوتی به باشه یا نه

پاسخ:
:) 3>
  • سکوتـــــــــ پاییزی
  • ترس از نبودن آدمها ....
    دلم یخواد بی پروا حرف بزنم اما میدانم میرود...
    پاسخ:
    :(
    ادم از هر چی بدش بیاد سرش میاد 
    از هرچی بترسی سرت میاد 
    مار از پونه بدش میاد جلو لونه ش سبز میشه 
    بیشتر بگم ؟ :)))
    پاسخ:
    :)
    هر چی دوست داری بگو :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">