رو تنم قدم زدی...
چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۵۶ ق.ظ
یه دفعه از چه فصلی سبز شدی
که تو احساس من قدم بزنی
یه خیابون شدم که گهگاهی
یه کمی واسه من قدم بزنی
یه خیابون شدم که خستگیا
کز کنم توی موج دامن تو
اگه دستم نمیرسه به خودت
مست شم از عبور کردن تو
مثل پس کوچه های پاییزم
ریه هام خش خشن پر از برگم
سن و سالی نداره رابطه امون
اکثر عاشقا جوون مرگن
اونقدر راه رفتی روی تنم
تا به راه رفتنت دچار شدم
یه خیابون خلوت عاشق
فکر کردم که لاله زار شدم
سنگ فرشام حریص بارونن
مثل ابر بهار درکم کن
باشه روزی یه بار رد شو ازم
باشه روزی یه بار ترکم کن
مثل پس کوچه های پاییزم
ریه هام خش خشن پر از برگم
سن و سالی نداره رابطه امون
اکثر عاشقا جوون مرگن...