نفسای آخرت رو بکش!
جمعه, ۲۵ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۲۷ ب.ظ
دلم واسه آدمای قدیم میسوزه! کسایی که مجبور بودن با کسی که دوسش ندارن ازدواج کنن... باهاش بچه دار شن... تمام اخلاقای مزخرفش رو تحمل کنن و دم نزنن و با همین وضعیت 50؛60 سال از عمرشون رو کنار کسی بگذرونن که نمیتونن دوسش داشته باشن.... چون راه برگشتی نداشتن! چون کسی نبود که از خودشون و بچه های قد و نیم قدشون حمایت کنه. تحمل میکردن... اما تحمل به چه قیمتی؟ به قیمت پیر شدن و عصبی تر شدن خودشون... به قیمت این که این روزا که سن و سالی ازشون گذشته دیگه کمرشون راست نمیشه... به قیمت این که هیچوقت دل خوشی نداشتن تا واسه نوه هاشون قصه های رنگ و وارنگ شبونه تعریف کنن.... داشتم فکر میکردم تحمل کردن همیشه هم خوب نیست. آدم پرتوقع با کوتاه اومدن دیگران فقط پررو تر میشه.
یادمه بهش میگفتم: انقدر حرص نخور. راه حرص دادنت رو یاد گرفته! همینو میخواد ببینه که تو حرص بخوری!
نگام میکرد. سرش رو تکون میداد و میگفت: تو نمیفهمی.
راست میگفت. نمیفهمیدم. امروز وقتی داشتم تو دلم بهش کاپ افتخاری میدادم بابت این که برای چندمین بار تونسته من ِ خونسرد رو به حدی عصبانی کنه که دستام بلرزه... تو اوج ناراحتی خنده ام گرفت! خندیدم... به خودم گفتم: راه حرص دادن ما رو هم داره یاد میگیره. ولی من نمیذارم! من همیشه راه خندیدن رو پیدا میکنم! واسه آدمی که ارزشش رو نداره خودمو ناراحت نمیکنم... حالا این اونه که میتونه بره تو حوض آب یخ بشینه:))))
والا:)