پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

بازدیدکنندگان عزیز

 

به زودی در این وبلاگ یک سریال ۵-۶ قسمتی خواهیم داشت

(نه از این سریال آبدوغ خیاری هایی که شاید تو کانال های دیگه دیده باشیدهااااااا...نه! یه سریال خوب)

خلاصه این که به قول حسین پناهی نازنین: بشتابید بشتابید ولی آهسته

به دوستان خود خبر دهید 

 

+ از شما دعوت می کنم به عکس بی ربطی که در ادامه ی مطلب گذاشتم توجه فرمایید.

هر چند که این قسمت مخاطب خاص دارد

ولی من گذاشتم همه ببینن:

اهم اهم...

خب یه بنده خدایی یه چند وقت پیش یه دوتا عکس گذاشت... اسم پسته چی بود؟ درود بر نژادپرستی؟

قرار شده بود ما هم عکسایی که داریم رو رو کنیم...

خلاصه این که ... هیچی دیگه بدون شرحه...خودتون تو عکس ملاحظه می کنید

از شیر که شیر تر نداریم! شیره ها...همون سلطان جنگل

 

 

اینم محظ انبساط خاطر شما...

شاد باشید... منتظر سریال منم باشید...

به زودی شروع میشه ها... دوستان خود را خبر کنید

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۷ مهر۱۳۹۱ساعت 15:4  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات
  • یاسمین پرنده ی سفید

سال اول دبستان بود.

کلاس بزرگ بود.

یک اتاق پنج دری و روشن بود.

آفتاب آمده بود تو. بیرون پاییز بود

دست ما به پاییز نمی رسید.

شکوه بیرون کلاس بر ما حرام بود.


برگرفته از هفته نامه ی امیدجوان شماره 788

شنبه 1391.6.25

*زنجره:جیرجیرک

**پرپرچه:من تو لغت نامه ی "معین" رو هم نگاه کردم معنی این کلمه رو پیدا نکردم. اگه شما فهمیدید به منم بگید لطفا.

پ.ن۱:این همون پستیه که قولش رو داده بودم. امیدوارم شما هم خوشتون اومده باشه.

پ.ن۲:متن طولانی تر(والبته نه کامل) این نوشته رو می تونید در ادامه ی مطلب بخونید.

  • یاسمین پرنده ی سفید

برای نریمان دعا کنید

فکر می کنم نریمان رو همتون بشناسید...خواننده ی آهنگ های قشنگی مثل "عروسی" ٬" تک و تنها"٫ " نازنین"٫ "وانمود" و...

 

متاسفانه تو یکی از سایتها خوندم که گویا این هنرمند عزیزمون به خاطر یه غده ی چرکی که تو سرش داشته تحت عمل جراحی قرار گرفته و متاسفانه بعد از عمل به کما رفته.

دیدن عکسش توی بیمارستان من رو خیلی ناراحت کرد.

همیشه عادت داشتیم که نریمان رو با لبخند ببینیم...

با تمام وجود سلامتی اش رو از خدا می خوام تا بتونیم باز هم مثل همیشه شاد و خندون ببینیمش.

شما هم برای سلامتی اش دعا کنید.

برچسب ها: نریمان
+  نوشته شده در  دوشنبه ۲۴ مهر۱۳۹۱ساعت 15:58  توسط یاسمین |   آرشیو نظرات

سلام ارز می کنم!!!!!

این روزا مثل این که به غیر از بعضی مباحث که خیلی داغ شدن...انقدر که گوش آدم رو میسوزنن!!

بحث گوشی هم خیلی داغه. آره؟!

آخه یه ای میل خنده دار بهم رسیده بود گفتم دو مورد خنده دارش رو با شما به اشتراک بذارم بلکه یه ذره حال و هواتون عوض شه!!!!!

 

یکی می گفت:

می خوام گلکسی نوت بخرم، نه به خاطر امکاناتش، نه به خاطر کیفیتش بلکه به خاطر سایزش!!! آخه تنها گوشی موجود دربازاره که از سوراخ توالت رد نمیشه! یعنی عمرا بیفته توی چاه!!!

نتیجه ی اخلاقی ۱:از این به بعد گلکسی نوت دست کسی دیدی مثل من بهش نگو "دسته بیل"!!!!! مردم مثبت نگرن!!!!! به جنبه های مثبتی فکر می کنن که تو بهشون توجه نکردی

 

سوالات رایج مربوط به موبایل:

سال 76: آنتن دهیش چطوره؟
سال 79: چقدر شارژ نگه می داره؟
سال 82: دوربینم داره؟بلوتوث چطور؟
سال 85: دوربینش چند مگاپیکسله؟ صداش چطوره؟
سال 88: تاچه؟ یا از این معمولیاس؟
سال 91: آندرویده؟
سال 94: اخلاقش چطوره؟!
سال 1400: درکت می کنه یا نه؟
سال 1403: به اندازه کافی بهت توجه می کنه؟ یا می خوای باهاش بهم بزنی؟


نتیجه ی اخلاقی ۲:هیچکس تنها نیست!!!!!! مدیونی اگه شک کنی!!!!

 

راستی یه چیز دیگه هم نوشته بود:این روزا آدم جرات نداره با یکی درد دل کنه. یارو تا بهت ثابت نکنه از تو بدبخت تره ولت نمی کنه

اینطوریه واقعا آیا؟ تجربه ی شما چیه؟

 

کجااااا صبرکن... حرفم تموم نشده.... دو تا عکس آپلود کردم واسه شما! برید تو ادامه مطلب اونا رو هم ببینید:

نمی دونم...بهش زنگ بزنم.... نزنم...؟

ای بابا.... این آدما هم چقدر حوصله سر برن!!! نمی تونن یه بازی بهتر از انگری برد بسازن؟ حالا چی بازی کنم حوصله ام سر رفت؟ 


پ.ن:اون پست پاییزی-مدرسه ای نوشته ی سهراب سپهری رو هم یادم هست...ولی دوباره به دستم برنگشته که براتون تایپ کنم بچسبونم:)

پ.ن۲:این روزا حال و روزم بهتره...ممنون از همراهی صمیمانه اتون دوستان



 از شما دوستان دعوت میکنم این عکس(که در ادامه ی مطلب گذاشتمش) رو ببینید و بهم بگید که آیا حقیقت داره؟!!!: 

این عکس (البته با یه سری عکس خنده دار دیگه) با یه ایمیل دستم رسید که بالاش نوشته بود:

یه روز عادی در خوابگاه پسران!!!!!

من خواستم بدونم چقدر حقیقت داره آیا؟

میشه کمکم کنید؟

+ نوشته شده در  یکشنبه ۹ مهر۱۳۹۱ساعت 19:18  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات

  • یاسمین پرنده ی سفید

من عاشق پاییزم

پاییز رو دوست دارم چون از گرمای تابستون فراری ام!
پاییز رو دوست دارم چون منو یاد خاطراتی می ندازه که باهاش زندگی می کنم!
پاییز رو دوست دارم چون نارنجیه
چون صدای خش خش برگای پاییز رو دوست دارم
چون عاشق بارونم!
چون تنها فصلیه که تعادل داره.....نه گرم گرمه....نه سرد سرد

پاییز یعنی اعتدال! یعنی خاطره!پاییز یعنی رنگ!

پاییز رو دوست دارم چون خودشه!!!! شبیه هیچ فصل دیگه ای نیست!!!



پ.ن۱:یه پست مدرسه ای "کپی کن تایپ کن بچسبون" داشتم که فعلا اصل مطلب دستم نبود که بتونم تایپ کنم بچسبونم اما وعده می دم که بذارم براتون!نوشته ای از زنده یاد  سهراب سپهری نازنین ه.

پ.ن۲:من عاشق این منظره ی پاییزی ام:)

پ.ن۳:این روزا زیاد سرحال نیستم...اگه دیر به دیر سر می زنم یا اگه کامنتام مثل همیشه نیست لطفا دلگیر نشید

برچسب ها: پاییزخزان زیبا
+  نوشته شده در  چهارشنبه ۵ مهر۱۳۹۱ساعت 16:7  توسط یاسمین |   آرشیو نظرات
  • یاسمین پرنده ی سفید