پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

از بچگی به ما یاد دادن. وقتی می خوای بری سفر؛ به خصوص برای زیارت؛ لازمه که از کسایی که میشناسی و میشناسنت حلالیت بگیری. الانم نزدیک اربعینیم و تب و تاب سفر کربلا داغه.
گاهی انگار ما آدما یادمون میره که مثل حلقه های زنجیر به هم وصلیم! مشتری خوش حساب ما؛ چک سومش هم که رقم کمی نبوده برگشت خورده. امروز که باهاش حرف میزدم سر درد دلش باز شده که جدا از یکی از مشتری های خوبش که فوت کرده و طلب این بنده خدا افتاده به ورثه و اون بندگان خدا هم گیرِ انحصار و وراثتن... تا اینجای ماجرا از دست و بال بندگان خدا خارجه... اما
یه عده از مشتریای این آقا که بهش بدهکار بودن تشریف بردن کربلا. چکاشون پاس نشده بنابراین حساب مشتری ما هم پر نشده و چک هایی که دست ما داشتن هم پاس نشده و از این طرف ما هم باید به جای دیگه ای پول بدیم که نباید پیششون بدقول بشیم و مطمئن باشید که این داستان ادامه داره!
می خوام بگم... هر کار کوچیک ما می تونه کلی رو زندگی اطرافیانمون تاثیر بذاره. می خوام بگم خدا خودش میگه من از حق خودم میگذرم اما از حق الناس نه. می خوام بگم اگه مسافر این راه بره و به هر دلیلی نتونه برگرده تکلیف چیه؟ می خوام بگم میخوای بری زیارت؟ باشه. زیارتت قبول، ما هم به اعتقاداتت احترام میذاریم. اما مومن... لااقل حسابتو صاف کن و برو. زیارت قبول...
  • یاسمین پرنده ی سفید
خزان
به نیمه رسید و
تو نیامدی

نیامدی تا دلتنگی دریا را
با عطر تو به دستان نسیم بسپارم...

نیامدی تا برگریزان را قدم به قدم
با تو بخندم... با تو گریه کنم!

تو نیامدی اما پاییز آمد...
برگریزانِ خزان بی عطر تو پاییز نمیشود که
یار قدیمی...
باران!
  • یاسمین پرنده ی سفید

کاکتوس به نظرم از اون دست موجوداتیه که بر خلاف ظاهر عصبانیش, روح مهربونی داره. بی آزاره و کاری به کار کسی نداره. تا اذیتش نکنی اذیتت نمیکنه :) تو این پست : "گام به گام به سمت آرامش3" نوشتم که یه کاکتوس خریدم. گفتید چرا عکسش رو نذاشتم. تصمیم گرفتم تو این پست هم عکس خودشو بذارم, هم عکس کاکتوس مدیرم رو. روزی که همکارم آوردش شرکت یه حلزون روش بود و کاکتوس انقدر میزبان خوبی بوده که حلزون همچنان مهمونشه :) ما هم هر روز میوه ی ارغوانیِ خوشگلش رو میبینیم و کیف میکنیم نگهداری کردن ازشون به آدم حس خوبی میده.
من با خودم قرار گذاشتم سه شنبه ها و جمعه ها به کاکتوسم به اندازه ی یه قاشق آب بدم. و انقدر دوسش دارم که واقعا گاهی دلم می خواد محکم بوسش کنم :)))))))))) هر بار که صدای رد شدن آب از بین سنگ ریزه های کوچیک روی گلدونش رو میشنوم. حس می کنم خودمم که دارم بعد از یه تشنگی طولانی سبر آب میشم :)
الانم تقویم آبان رو رو عکسش تنظیم کردم و گذاشتم رو بک گراند سیستمم تو شرکت تا هر بار میبینمش کیف کنم :)

پست408



پست408-2


+ روزی مردی از خدا دو چیز درخواست نمود : یک گل و یک پروانه. امّا چیزی که خدا در عوض به او بخشید، یک کاکتوس بود و یک کرم. مرد غمگین شد. او نمی توانست درک کند که چرا درخواستش به درستی اجابت نشده. با خود اندیشید: خب، خدا بندگان زیادی دارد که باید به همه ی آنها توجّه کند و مراقب شان باشد. و تصمیم گرفت که دیگر در این باره سوالی نپرسد. بعد از مدتی مرد تصمیم گرفت به سراغ همان چیز هایی برود که از خدا خواسته بود و حالا به کلی فراموش شان کرده بود. در کمال ناباوری مشاهده کرد که از آن کاکتوس زشت و پر از خاک ، گلی بسیار زیبا روئیده است و آن کرم زشت به پروانه ای زیبا تبدیل شده است.
خدا همیشه کارها را به بهترین نحو انجام می دهد. راه خدا همواره بهترین راه است. اگر از خدا چیزی خواستید و چیز دیگری دریافت کردید، به او اعتماد کنید. مطمئن باشید آنچه را که نیاز دارید، همواره در مناسب ترین زمان به شما می بخشد. آنچه می خواهید، همیشه آن چیزی نیست که نیاز دارید! خدا هیچگاه به درخواست های ما بی توجّهی نمی کند، پس بدون هیچ شک و تردید یا گله و شکایتی به او روی آورید. خداوند بهترین چیز ها را به کسانی می بخشد که انتخاب ها را به او واگذار می کنند. (برداشت شده از کانال تلگرام Englishpersian )


++هرگز برای عاشق شدن دنبال باران و بابونه نباش !

گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس، به غنچه‌ای می رسی که زندگیت را روشن می‌کند . #خورخه_لوئیس_بورخس


+++ بازنشر


  • یاسمین پرنده ی سفید