پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی
آخرین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تولدانه» ثبت شده است

یه نوع بدبختی هم هست که از جایی شروع میشه که... کسایی که دلت نمیخواد اینستاتو فالو میکنن... بعد از قضا دلتم نمیخواد پاشون به وبلاگت باز شه و از طرفی نمیتونی هم چیزایی که میخوای رو تو اینستات نذاری... بلاکشونم نمیتونی بکنی....

این میشه که مجبوری تظاهر کنی تو جشن یک سالگی آرزوی برآورده شده ات فقط یه تماشاچی بودی....

در حالی که فقط بچه های بلاگیها میدونن که چقدر وجودشون و این رادیو همیشه برام عزیز بوده و هست... و فقط اونا میدونن... با گوش کردن فایل تولد یک سالگی رادیو چه نوع لبخندی رو لبم نشست و چه خاطراتی تو ذهنم مرور شد...

به عنوان یه عضو خیلی کوچیک از این جمع دوستانه ی عالی که متاسفانه چند وقتیه کمتر فرصت میکنم تو فعالیتاشون شریک باشم... جا داره بگم ممنونم از همه ی کسایی که تو این یک سال برای رادیو زحمت کشیدن... اما یه تشکر ویژه به نوبه ی خودم از: محسن. مجید. سوسن. حامد. مرتضی. سمانه. سحر. مژگان و حانیه که اگر نبودن... امروز احتمالا رادیوبلاگیهایی وجود نداشت.

دوستون دارم رفقا :) همیشه

  • یاسمین پرنده ی سفید

میدونی رفیق؟ خدا بعضی آدما رو فرستاده تا به دیگران راه های رسیدن به آرامش رو یاد بدن. تا به دیگران یاد بدن که چطوری میشه تو اوج زندگی های ماشینیِ امروز, واسه پناه بردن از مشکلاتشون به سمت آرامش, تو رویاهاشون یه جای دنج واسه خودشون بسازن, جایی که خوشحالشون کنه, جایی که حالشون رو خوب کنه.

می دونی رفیق؟ همه ی آدما این کارو بلد نیستن و اونایی که بلدن یه نعمتن! شاید تو برگشتی تا به من یاد بدی وسط یه روز شلوغ که لبخند زدن یادم رفته برم کنار یه آبشار بلند یا برم توی اون غار, کنار دریاچه ی لبخندمون ازش سنگای رنگی و ستاره بردارم!

می دونی رفیق؟ بعضی از آدما ازت سوال نمی کنن... وقتی چیزی می پرسن حتی اگه نخوای بهشون جواب بدی... بازم درکت می کنن... بازم می گن دردت رو می فهمن... و "می فهمن!" تو از اون دسته از آدمایی! بودن آدمایی مثل تو, تو زندگی هر کسی یه معجزه اس! :) 

خوشحالم که برگشتی... خوشحالم که هستی... خوشحالم که دارمت... زندگیت پر از شادی رفیق :) 


+ دیرکرد این پست رو بذار به پای ذهن شلوغی که نوشتن سختش شده بود تو این چند روز... تولدت مبارک :)

  • یاسمین پرنده ی سفید
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۸ آذر ۹۴ ، ۲۰:۰۷
  • یاسمین پرنده ی سفید

تو به دنیا اومدی تا آرامش رو به قلب همه ی اطرافیانت هدیه کنی بدون این که از کسی انتظاری داشته باشی... و تو به دنیا اومدی فقط و فقط برای من... تا تنها بهونه ام باشی واسه ادامه ی این زندگی... تو که پیام آور مهربونی و لبخندی :) تولدت مبارک مامان شهریوری من :)

  • یاسمین پرنده ی سفید

یادمه که اولین بار از طریق پلاک 23, به بهونه ی یه مسابقه پام به وبلاگت باز شد. طبق عادت نگاهی به پستای دیگه ات انداختم و حس کردم چقدر نویسنده اش شبیه منه!!!! یه جورایی خودمو بین نوشته هات پیدا کردم. شاید جنس مشکلاتمون با هم فرق داشت اما پستات حال و هوای حرفایی رو داشت که خیلی وقتا نمی تونستم خودم بگمشون.... از اینا که بگذریم... خب راستش... کم پیش می آد کسی رو پیدا کنی که کلاغ دوست داشته باشه! آخه واقعا تفاهم تا کجا؟!!!!!! و این گونه بود که اولین جرقه های عشق پرنده ی سفید با سکوت پاییزی شکل گرفت! :)


خلاصه که مژگان نازنینم. خیلی روزا با پستای شیطنت آمیزت یه لبخند گنده نشست روی لبم. با شیطنت های فندوق و بیشتر از اون امیرعلی خندیدم. وقتی از آشپزی و خرابکاری هات نوشتی... وقتی از اون روزی گفتی که وسط یه محوطه ی باز با چادر شروع کردی دوییدن و یه تشبیهی در موردش به کار بردی... وقتی از شیطنت های خودت و دوستت و ماجراهای مترو گفتی... وقتی ماپ سوتیا رو گرفتی... وقتی از خاطرات دوران کودکیت برامون گفتی و (یه موردشو یادم بنداز به خودت بگم :دی) و.......

خیلی روزا باهات سکوت کردم به احترام پستایی که واقعا سکوت می طلبید... و همیشه دوسِت داشتم... با همه ی شباهت ها و تفاوت های زیادی که با هم داریم. چه قبل از این که لبخند قشنگت رو از نزدیک ببینم و چه بعد از اون :)


دوست خوب تابستونی مهربونم

تولدت مبارک :)

  • یاسمین پرنده ی سفید

بهترین خواهر دنیا... ممنونم از بودنت :)

"زندگی خیلی خوبه... چون که خدا تو رو داده... روز تولدت برام فرشته اشو فرستاده" :)

تولدت مبارک :)

  • یاسمین پرنده ی سفید

آقای صدای جمع ما...

تویی که مهربونیات دست خودت نیست. تویی که انگار به خودت قول دادی اگه یه روز لبخند رو روی لبای کسی نیاری اون روزت روز نیست. تولدت مبارک. بهترین ها رو از خدا برات میخوام. شاد باشی و دو نقطه کروشه ات واقعی و جاودان:)

  • یاسمین پرنده ی سفید