پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

نادیا دلدار گلچین هم از بین ما رفت

خدایش بیامرزد...روحش شاد و یادش گرامی

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۶ مرداد۱۳۹۱ساعت 14:44  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات

سلام

می دونم شاید یه کم دیر شده باشه واسه گفتنش اما...

این چند روز حتی یه ثانیه هم نتونسته بودم سر به اینترنت بزنم...

فقط خواستم با زلزله زده های آذربایجان شرقی ابراز همدردی کنم و بگم

فقط از خدا می خوام که رفتگان رو بیامرزه و به بازماندگانشون بردباری بده و آسیب دیده ها رو هر چه زودتر شفا بده.

امیدوارم آبادانی این شهرها مثل بم نشه...امیدوارم که هر چه زودتر دوباره خبرهای خوب و خوش از آبادانی و بازسازی مناطق تخریب شده بشنویم

ایران سرسبز و آباد آرزوی همه ی ماست...

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۶ مرداد۱۳۹۱ساعت 13:19  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات

مدال طلای سوریان رو اول به خودش بعد به همه ی ایرانیان ایران دوست تبریک می گم

انقدر از این خبر خوشحال شدم که نمی دونستم باید چی کار کنم...

تا باشه همیشه خبرهای خوب باشه

خبر شادی...مدال طلا...پیروزی

سوریان دستت درد نکنه خسته نباشی

خوشبختانه مدال ها فقط به سوریان ختم نشد...

آفرین به همه ی مدال آوران...

امید نوروزی(کشتی فرنگی)، قاسم رضایی(کشتی فرنگی)،بهداد سلیمی(وزنه بردار)--- طلایی ها

احسان حدادی(پرتاب دیسک)،سجاد انوشیروانی(وزنه برداری)، نواب نصیرشلال(وزنه برداری) ---نقره ای ها

کیانوش رستمی(وزنه برداری) --- برنز

 

شنیدم که آقای بنا(سرمربی کشتی) گفته که هر پاداشی که می خوان بهش بدن رو به سعید عبدولی می خواد بده که به خاطر اشتباهات داوری نتونست مدالی بگیره:(

نمی دونم خبر درسته یا نه...اما چه درست باشه و چه غلط هیچ فرقی نمی کنه.

من یکی که برای آقای بنا خیلی احترام قائلم:) (نه به خاطر این خبر...به خاطر تمام زحمت هایی که برای کشتی کشیده)

و به سعید عبدولی هم می گم که نگرفتن مدال هیچی از توانایی های شما کم نمی کنه...همه ی ما می دونیم که شما زحمتتون رو کشیدید...

خسته نباشید

پ.ن:دوستان این پست باعث نشه پست قبلی رو نبینید

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۶ مرداد۱۳۹۱ساعت 15:8  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات

نمی دونم تا حالا این حس رو داشتی یانه؟

بعضی روزا هست که آدم از ته قلبش می خواد کل کائنات رو صدا کنه و بگه

:باور کنید...باور کنید به مردن راضی ام!!!!

اما بعد وقتی یاد کسایی می افتی که دوسشون داری...

پشیمون میشی...!!

ولی... من که تا اطلاع ثانوی قهرم!!!!

با کی؟

با کسی که همه میگن از همه مهربون تره! درد دل همه رو میشنوه!

باهاش قهرم چون خیلی وقته که دیگه به حرفام توجه نمی کنه! انگار اصلا منو نمی بینه!

می دونم وقتی اینو پست می کنم...فردا یا پس فردا پشیمون میشم!

اما دلم می خواد پستش کنم!!!!!!!

باید این حرفا رو بگم...باید تو جمع بگم تا بدونه این دفعه دیگه واقعا ازش ناراحتم...این دفعه دیگه دارم جدی می گم...خیلی دلم گرفته ازش...خیلی!

پ.ن:هر کی بعد از خوندن این پست پشت سرم بگه دیونه است...حلالش می کنم!!!!

(اما فقط واسه این پست ها!!!!!)

 

+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۵ مرداد۱۳۹۱ساعت 17:7  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات

یه آدرس سایت تو قسمت پیوندهای روزانه ی وبلاگم اضافه کردم به اسم "عکس های پانارومایی"

عکس های جالبی داره که اگه سرعت اینترنتتون خوب باشه تو قسمت "all panaromas" می تونید ببینید.

وقتی عکس رو انتخاب می کنید و کامل لود میشه می تونید عکس رو به صورت ۳۶۰ درجه به هر طرف(بالا-پایین-چپ و راست) بچرخونید و حتی رو عکسا زوم کنید.انگار یه جا وایسادید و می تونید بچرخید و هر طرف رو می خواید نگاه کنید.

ای-میلش برام  اومده بود.

منم هنوز فرصت نکردم همه ی عکساش رو نگاه کنم ولی به نظرم خیلی جالب اومد.

گفتم با شما هم در میون بذارم شاید دوست داشته باشید

 

پ.ن:اگه زبانش انگلیسی نبود عکس یه پرچم کوچولوی انگلیس هست که اگه روش کلیک کنید انگلیسی میشه.

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴ مرداد۱۳۹۱ساعت 14:3  توسط شقایق و یاس 

همیشه زیر سایه ی چوب فلک بود دل ما

(...)

یادش به خیر صدای پات رو تن سنگفرش حیات!

فرار می داد غصه هارو تنها یه دونه آبنبات!

...

توشب خاطرخواه شدن...هق هق من یادش به خیر!

حال پریشون دل عاشق من یادش به خیر!

 

همه ی سهم من از زندگی شد:یادش به خیر!

مزه ی پیاله ی تشنگی شد:یادش به خیر!

 

قسمتی از ترانه ی یادش به خیر "یغما گلرویی" در کتاب ""بی سرزمین تر از باد"

6مرداد تولد این ترانه سرای عزیز بود.

آقای گلرویی تولدتون مبارک

دلتون شاد و لبتون پر خنده...عمرتون طولانی و رویاهاتون سبز...

با آرزوی سلامتی و روزهای خوش برای شما...میلادتون مبارک

 

پ.ن۱:با توجه به استقبالی که از پست قبل نشد گفتم تا دیرتر از این نشده این تبریک تولد رو پست کنم که تو صف انتظار مونده بود واسه پستی که خودش دیرش شده بود!

 پ.ن۲:اگه این ترانه رو انتخاب کردم از بین اون همه ترانه ی زیبا...دلیلش اینه که فکر کنم تکه کلام خیلیامون این روزا شده:"یادش به خیر"!!!

پ.ن۳:یادش به خیر!!!!!:|


+ نوشته شده در  شنبه ۷ مرداد۱۳۹۱ساعت 14:32  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات

هی من می گم تکنولوژی بده...هی شما بیاید دفاع کنید.

چه چیز تکنولوژی خوبه؟

نهنگ ها و پنگوئن ها مسیرشون رو گم می کنن و از جاهایی که نباید سر در می آرن!

چرا قبلا همچین اتفاقی براشون نمی افتاد...شما می گید دلیلی به جز امواج ساخت بشر داره؟

 

حالا زندگی خودمون رو نگاه کنید!

همین پکیج!

مگه آبگرمکن چه ایرادی داشت؟

قبلا حموم فقط به آب و گاز وابسته بود....

اما حالا به لطف پیشرفت تکنولوژی... در صورتی که شما برق٬ آب٬ یا گاز نداشته باشید نمی تونید از حموم استفاده کنید

بدون وجود گاز یا برق٬ آب انقدر یخ میشه که...

حالا فکر کن تو حمومی و کسی هم خونه نیست و اول همه جا تاریک میشه و بعد هم آب میشه یخ! آدم حس بودن توی یخچال های قطبی بهش دست می ده!

این بلایی بود که سر من اومد

این قطع برق هم داستانی شده واسه خودش

 

پ.ن:می خندی؟

خوبه بگم انشالله سرت بیاد ببینی چه حالی میشی؟

نه بابا...دلم نمی آد بگم...پس بخند!چون از قدیم گفتن خنده بر هر درد بی درمان دواس!

پ.ن۲:دوستی می گفت:"

تروخدا دیگه تکنولوژی بیشتر از این پیشرفت نکنه! ما نمی‌تونیم بخریم هی الکی حسرت می‌خوریم..."

اما من دلیل قانع کننده تری آوردم براتون

تکنولوژی هربدی که داشته باشه...این خوبی رو داره که اجازه می ده بی دردسر بهش بخندیم!با صدای بلند

+ نوشته شده در  شنبه ۷ مرداد۱۳۹۱ساعت 11:4  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات
  • یاسمین پرنده ی سفید

این مطلب که می خونید یک "بردار-تایپ کن- بچسبون" از هفته نامه ی امید جوان شماره ی  781 مورخ 31 تیر ماه 91 ه(صفحه ی 17).

به نظر من جالب اومد...شما هم بخونید شاید برای شما هم جالب باشه!

 

یک خبرنگار خارجی به نام "توماس اردبرینک" که خبرنگار دائمی "ان.آر.سی" در ایران است در نوشته ای متفاوت به وضعیت زندگی مردم ساکن پایتخت نگاه کرده است.

به گزارش پارسینه, اردربرینک در این مقاله نوشته است:

هنوز پس از 6سال سکونت در این کلان شهر نمی دانم تهرانی ها از کجا پول در می‌آورند!!!! بسیاری افراد در نگاه اول به نظر می آید که هیچ درآمدی ندارد یا درآمدشان 300 یورو بیشتر نیست.

300 یورو نسبت به پولی که برای زندگی در تهران لازم است انعامی بیش نیست. با علم براین که تورم در ایران بالاتر از 25 درصد است نظام همگانی پرداخت هزینه خرید خانه با اقساط وجود ندارد و کمک هزینه هایی که دولت به بیکاران می دهد در حداقل قرار دارد, این پدیده که ساکنان تهران باز هم دستشان به دهانشان می رسد یک راز عجیب است.

البته چنین نتیجه باید گرفت که وضع زندگی تهرانی ها دشوار است,با همه ی دشواری ها مردم باز هم پول برای خرج کردن دارند.

این احتمالا به خلاقیت بی انتهای آنان دربه دست آوردن سود برمی گردد.کسی که در ایران می خواهد سود کند باید 24 ساعت در فکر پول باشد.

 

(اگر علاقه مند شدید بقیه ی متن رو در ادامه ی مطلب بخونید)

  • یاسمین پرنده ی سفید