یک... دو... سه... و امروز چهارمین بهونه ای بود که از دست رفت برا دور هم جمع شدنمون. یاد پارسال که می افتم. دلم تنگ میشه... دلم میگیره... یه لبخند تلخ میشینه رو لبام...
ما آب رفتیم...
- ۰ نظر
- ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۳
یک... دو... سه... و امروز چهارمین بهونه ای بود که از دست رفت برا دور هم جمع شدنمون. یاد پارسال که می افتم. دلم تنگ میشه... دلم میگیره... یه لبخند تلخ میشینه رو لبام...
ما آب رفتیم...
یه وقتایی حس میکنم همه چیز برگشته به سه سال قبل!!!!! اما خیلی چیزا فرق کرده...
یه لبخند تلخ میزنه و میگه: "مثل شبکه چهار شدیم" و من میدونم مشکل ما چیز دیگه ایه... ما آب رفتیم! جمله ای که یه روزی فقط یه جا کپی پیست میشد حالا باید ده بار برای ده نفر فوروارد شه... چون ما آب رفتیم! چیزی که یه روز برای هممون مهم بود امروز دیگه وجود خارجی نداره! چیزی نیست که به خاطرش تلاش کنیم...!
کاش... ای کاش یادم می اومد که قبل از اون چطور زندگی میکردم!!!