پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ما آب رفتیم» ثبت شده است

یک... دو... سه... و امروز چهارمین بهونه ای بود که از دست رفت برا دور هم جمع شدنمون. یاد پارسال که می افتم. دلم تنگ میشه... دلم میگیره... یه لبخند تلخ میشینه رو لبام...

ما آب رفتیم...

  • یاسمین پرنده ی سفید

یه وقتایی حس میکنم همه چیز برگشته به سه سال قبل!!!!! اما خیلی چیزا فرق کرده... 

  • یاسمین پرنده ی سفید

یه لبخند تلخ میزنه و میگه: "مثل شبکه چهار شدیم" و من میدونم مشکل ما چیز دیگه ایه... ما آب رفتیم! جمله ای که یه روزی فقط یه جا کپی پیست میشد حالا باید ده بار برای ده نفر فوروارد شه... چون ما آب رفتیم! چیزی که یه روز برای هممون مهم بود امروز دیگه وجود خارجی نداره! چیزی نیست که به خاطرش تلاش کنیم...!

کاش... ای کاش یادم می اومد که قبل از اون چطور زندگی میکردم!!!

  • یاسمین پرنده ی سفید