گفت رژ لبتو کمرنگ کن. گفتم سیاه سفید میشه معلوم نمیشه که. گفت میدونم اما نمیخوام عکست برگرده. مقنعه اتم بکش جلو. فقط گردی صورتت معلوم باشه. مقنعه ام به اندازه ی عادی گشاده... یه کم باهاش کلنجار میرم تا تو عکس بد شکل نشه. میشینم جلوی دوربین و لبخند میزنم. میگه: قشنگ شد:)
میرم بیرون و منتظر میمونم تا بالاخره اسممو صدا میزنن. میگه عکست باید تجدید شه! با تعجب میپرسم چرا؟ میگه: تو عکست خندیدی! نباید لبخند بزنی!
میگم اینجا همه رو اخمو میخوان!؟
میخنده و میگه: والا ما از دیدن لبخند مردم لذت میبریم و دلمون شاد میشه اما سیستم قبول نمیکنه.
دوباره میشینم جلو دوربین. آروم میگه: آماده؟... به دوربین زل میزنم و تو دلم میگم: اینجا لبخند زدن ممنوع!
- ۵ نظر
- ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۰