حس بد :: پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

دنبال کنندگان ‎+۱۰۰ نفر

این وبلاگ را دنبال کنید

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۰۳/۰۹/۰۸
بازگشت به سکوت

۰۳/۰۸/۲۹
و باز دو راهی...

۰۳/۰۸/۰۹
میبوسمت تو این جهنم!

۰۳/۰۸/۰۶
غم

۰۳/۰۸/۰۵
عادی نبودن دیگه عادی شده!

۰۳/۰۷/۲۸
میری ولی هر وقت برگردی این خونه درش به روت بازه

۰۳/۰۷/۰۸
ایستاده‌ام...!

۰۳/۰۳/۱۷
بهونه

۰۳/۰۳/۰۵
آرزو برای انرژی نامتناهی

۰۳/۰۲/۲۹
برچسب خوب و بد

پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حس بد» ثبت شده است

یه حسی دارم...

از حرفای منفی خوشم نمیاد... اما یه حسی دارم... یه حسی که خوب نیست... حسی که دوسش ندارم... یه چیزی داره اتفاق می افته که یه جای کارش درست نیست.... یه چیزی اشتباهه.... باید درستش کنیم... فکر کنم باید باهم درستش کنیم...

۳ نظر
۱ ۰
۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۱۳

یاسمین پرنده ی سفید