پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایرانی باشیم» ثبت شده است

همین چند وقت پیش بود که عکسای یه آقایی که امروز همه به اسم یک "کارگر ساده" میشناسنش دنیای مجازی رو پر کرد. همه با علاقه خبراش رو دنبال می کردن اونقدری که خبرش به تلویزیون هم رسید!!!! این آدم از همین موقعیت استفاده کرد و تونست از کشور خارج بشه...این آقا...سوار موج زودباوری های من و شمایی شد که خودمون رو خیلی زرنگ می دونیم! حالا رفته اونطرف دنیا عشق و کیفش رو می کنه و به ریش ما میخنده... و دردناک ترین قسمت اینه که ما هنوووووووووزم ویدئوها و عکساش رو با هم به اشتراک می ذاریم با نوشتن "کارگر ساده رو ببین" فکر می کنیم داریم اون رو مسخره می کنیم!!!!!! در حالی که این ماییم که عروسک خیمه شب بازی ایشون و آدمایی امثال این آقا شدیم. و ای کاش فقط همین یه نفر بود! ما هر روز در حال بزرگ کردن آدمایی هستیم که هیچ چیزی برای ارائه دادن ندارن! فقط خوب بلدن از سادگی دیگران چطور سواستفاده کنن تا به هر قیمتی که شده مشهور بشن. کسایی مثل دنیا جهان بخت که حتی از ضایع کردن خودشون جلوی چشم بیش از 20هزار نفر فالوعر!!!!!!!!! و بقیه ی مردم ابایی ندارن!!
به نظر من ایرانیا بیش از هر کار دیگه ای به موج سواری عادت و علاقه دارن!!!! فرقی نداره اون موج مربوط به مد لباس باشه یا بزرگ کردن آدمای اینطوری یا نوشتن فحش تو صفحات اجتماعی این و اون.
فقط می تونم بگم متاسفم و ناراحتم برای آدمای حسابی که سرشون تو کار و زندگی خودشونه و یه عده امثال من! بیکار!!!!! با این کاراشون آبروی یه ملت و یه فرهنگ رو میبرن و باعث میشن که تر و خشک با هم بسوزن.
  • یاسمین پرنده ی سفید
مناسبتای باستانی رو که نگاه می کنی تو هر ماه دست کم یه دونه جشن هست. و هر جشن یه بهونه است برای دور هم جمع شدن. چهارشنبه سوری هم با وجود همه ی تغییر و تحولاتش توی این سال ها, هر چی که هست یه جشن ملی ه... قدیما هر خانواده با روشن کردن آتیش روی پشت بوم یا توی حیاط یه جورایی میخواستن با دور کردن سرما و فراخوان گرما به پیشواز بهار برن... اونا اعتقاد داشتن که با این کار روح درگذشتگانشون رو که تو این روز به زمین اومدن به خونه هاشون راه می دن. آتیش روشن می کردن چون آتیش رو به عنوان یکی از عناصر چهارگانه مقدس می دونستن و براشون نشونه ی مهر و نور و دوستی بود و عاملی برای چیره شدن بر غم و افسردگی. کوپه های کوچیک آتیش روشن می کردن و با خوندن شعر تمام رنگ پریدگی ها, زردی و بیماری ها و تمام مشکلات رو به آتیش می سپردن و به جاش از آتیش سرخی و گرما و نیرو می خواستن... بعد خانم خونه خاکستر آتیش رو از خونه بیرون می برد و به جوی روون می ریخت و وقتی برمیگشت در می زد و به اهل خونه می گفت که با خودش تندرستی و شادی رو برای خانواده آورده تا در رو براش باز کنن و به امیدِ روزای شاد با تندرستی به استقبال سال جدید برن... و بنا بر تمام جشن های باستانیمون آخر همگی دور هم جمع میشدن و از آذوقه ی خشکبار زمستون می خوردن و می گفتن هر کس که از اون آجیل بخوره نسبت به دیگران مهربون تر میشه و کینه و حسادت از دلش می ره.
میبینی؟ اجداد ما همیشه طرفدار مهر و دوستی بودن... تمام دغدغه اشون تو همین چیزای ساده خلاصه میشد. همین که به فکر همدیگه باشیم... این که برای هم آرزوهای خوب داشته باشیم... این که ظرف آجیل قاشق زنا رو خالی نذاریم... این که همیشه حرفای خوب و مثبت بزنیم تا اگر دست روزگار کسی که از کنارمون رد میشه همون عاشق دلباخته ای بود که تفال زده به حرفای منِ رهگذر دلش گرم بشه از حرفای مثبت... همین که لبخند به همدیگه هدیه کنیم. اما ما فقط سر و صدا می کنیم... به جای این که به فکر مهربونی کردن به همدیگه باشیم و به فکر استقبال از بهار به فکر سر و صدا کردنیم. بیایید امسال یه کم با هم مهربون تر شیم :)
  • یاسمین پرنده ی سفید

(...)

نژادپرستی به ویژه در میان جوانان رشد سرسام آور و شگفت انگیزی دارد, در نمونه ای که هنوز بازارش گرم است. برخی از هموطنانی که در فضای مجازی فعالند, یک فاجعه شرم آور ساختند!

بعد از پیروزی تیم والیبال ایران مقابل ایتالیادر بازی نخست, عده ای به سراغ صفحه اختصاصی "ایوان زایتسف" بازیکن تیم ایتالیا رفتند و او را به خاطر بازی خوبش(!!!!) با درشت ترین و تحقیرآمیزترین واژه ها مورد نوازش قرار دادند! تنها به این گناه که برای تیم ملی کشورش خوب بازی کرده بود و از ایران امتیاز گرفته بود. (!!!!!!!)

...

این درحالی است که خولیو ولاسکو روز قبل از بازی در قامت سفیر ایران ظاهر شد و به رسانه های ایتالیایی گفت:

"مردم ایران زندگی آرام و سرزنده ای دارند. ایران کشوری آرام و بی دغدغه است. من زندگی خوبی در آنجا دارم و از هر حیث احساس راحتی و امنیت می کنم. ایران کشور دیدنی است و آثار تاریخی بسیار زیبایی دارد. من در چند سالی که آنجا بودم, تنها توانستم چند جای دیدنی آن را از نزدیک ببینم. مثل پرسپولیس و تخت جمشیدکه از دیدن آنها بسیار لذت بردم. ایران کشور با تمدنی است و مردمی با فرهنگ و اصیل دارد و به طور کلی آن طور که گفته می شود, نیست.ایران کاملا متفاوت و بسیار جذاب و دیدنی است."

اما برخی از هموطنان چنان تصویر آزاردهنده و بدوی از ایران به نمایش گذاشتند که بازیکن ایتالیایی در صفحه اش نوشت: "انگار تفریح ایرانی ها توهین است. در یک روز گذشته 150 پست روی دیوار من نوشته شده که همه ایرانی هستند." !!!!!!

این نوشته ی او 1900کامنت از طرف ایرانی ها داشته است. حجم کل کل انقدر زیاد شده بود که صفحه زاتسیف یک پست جدا برای ایرانی ها گذاشت!

کوتاه سخن آنکه نژادپرستی در میان ما یک خرده فرهنگ مخفی است و اگر مجال حضور و ظهور بیابد مثل ریزگردها نفس کشیدن را دشوار خواهد کرد.مثل بسیاری موضوعات مهم اجتماعی و اخلاقی دیگر که متولیان از کنارشان میگذرند. ولی رگ غیرتشان برجسته میشود که چرا تصویر فلان دختر در خلال بازی والیبال با لباس نامناسب پخش شد, به حاشیه رانده میشود و برای کسی اهمیتی نخواهد داشت.

ولی نژادپرستی صفتی شرم آور است, بکوشیم از رنگ آن بکاهیم. به هم و به به همه احترام بگذاریم, این یکی از نخستین درس های انسان بودن است.


احسان محمدی

هفته نامه امید جوان - شماره 827

مورخ شنبه 16 تیر 1392


پ.ن: نمی دونم شما با خوندن این مطلب چه احساسی داشتید اما من واقعا شرمنده شدم. از این که یک ایتالیایی(سرمربی نازنین تیم ملی والیبال ما) با چند جمله چقدر از ایران و مردم ایران و فرهنگ ایرانی و آثار تاریخی ایران زیبا حرف می زنه و چقدر می تونه تبلیغ بزرگ و خوبی برای این کشور باشه که رسانه های خبریِ دیگه خواسته یا ناخواسته تصویری خلاف اون رو به همه نشون دادن. و چقدر می تونه کمک باشه به نشون دادن خوبی های این آب و خاک...

اون وقت چند نفر به اصطلاح ایرانی(!) با یک حرکت بچگانه(حتی بچگانه هم رسا نیست در این مورد اوضاع خیلی بدتر از این حرفاس اما نخواستم اون یکی لغت رو به کار ببرم) و در یک حرکت از سر ناآگاهی و بدون فکر درست مثل ماری که تو آستین پرورش یافته باشه با عملشون تبلیغات منفی برای کشورشون می کنن! و حتی چهره ی بچه های نازنین تیم ملی والیبالمون رو جلوی ایتالیایی ها خراب می کنن و حتی شاید چهره ی بلاسکوی بیچاره رو هم!

فقط می تونم بگم متاسفم! واقعا متاسفم.

پستی که در ادامه مطلب می خونید, قسمتی از مطلب "نژادپرستی از آمریکا تا اینجا" نوشته ی آقای احسان محمدی از هفته نامه امید جوان شماره 827 مورخ شنبه 16 تیر 92 است که با خوندنش خیلی خیلی خیلی افسوس خوردم و ناراحت شدم.

واقعا متاسفم که ما "ایرانی ها" با این همه ادعای فرهنگ و تمدن و ادب یه همچین حرکاتی از خودمون بروز می دیم.


و تو! آقا یا خانمی که این کار رو انجام دادی... برا تو خیلی متاسفم که حتی "نخواستی بفهمی" کاری که می کنی متاسفانه تنها پای خودت که نه... حرکت ناشایستت به پای یک ملت گذاشته می شه... اونقدری که راجع به یه ملت بنویسن:


"تفریح ایرانی ها توهین است!"


ایوان زایتسف شاید هیچوقت این مطلب رو نخونی... اما من به عنوان یه ایرانی ازت خواهش می کنم که لطفا کار زشت یه عده آدم رو به پای همه ی مردم و به خصوص بچه های خوب و نازنین والیبال ما نذار...


ادامه حرفام :

(...)

نژادپرستی به ویژه در میان جوانان رشد سرسام آور و شگفت انگیزی دارد, در نمونه ای که هنوز بازارش گرم است. برخی از هموطنانی که در فضای مجازی فعالند, یک فاجعه شرم آور ساختند!

بعد از پیروزی تیم والیبال ایران مقابل ایتالیادر بازی نخست, عده ای به سراغ صفحه اختصاصی "ایوان زایتسف" بازیکن تیم ایتالیا رفتند و او را به خاطر بازی خوبش(!!!!) با درشت ترین و تحقیرآمیزترین واژه ها مورد نوازش قرار دادند! تنها به این گناه که برای تیم ملی کشورش خوب بازی کرده بود و از ایران امتیاز گرفته بود. (!!!!!!!)

...

این درحالی است که خولیو ولاسکو روز قبل از بازی در قامت سفیر ایران ظاهر شد و به رسانه های ایتالیایی گفت:

"مردم ایران زندگی آرام و سرزنده ای دارند. ایران کشوری آرام و بی دغدغه است. من زندگی خوبی در آنجا دارم و از هر حیث احساس راحتی و امنیت می کنم. ایران کشور دیدنی است و آثار تاریخی بسیار زیبایی دارد. من در چند سالی که آنجا بودم, تنها توانستم چند جای دیدنی آن را از نزدیک ببینم. مثل پرسپولیس و تخت جمشیدکه از دیدن آنها بسیار لذت بردم. ایران کشور با تمدنی است و مردمی با فرهنگ و اصیل دارد و به طور کلی آن طور که گفته می شود, نیست.ایران کاملا متفاوت و بسیار جذاب و دیدنی است."

اما برخی از هموطنان چنان تصویر آزاردهنده و بدوی از ایران به نمایش گذاشتند که بازیکن ایتالیایی در صفحه اش نوشت: "انگار تفریح ایرانی ها توهین است. در یک روز گذشته 150 پست روی دیوار من نوشته شده که همه ایرانی هستند." !!!!!!

این نوشته ی او 1900کامنت از طرف ایرانی ها داشته است. حجم کل کل انقدر زیاد شده بود که صفحه زاتسیف یک پست جدا برای ایرانی ها گذاشت!

کوتاه سخن آنکه نژادپرستی در میان ما یک خرده فرهنگ مخفی است و اگر مجال حضور و ظهور بیابد مثل ریزگردها نفس کشیدن را دشوار خواهد کرد.مثل بسیاری موضوعات مهم اجتماعی و اخلاقی دیگر که متولیان از کنارشان میگذرند. ولی رگ غیرتشان برجسته میشود که چرا تصویر فلان دختر در خلال بازی والیبال با لباس نامناسب پخش شد, به حاشیه رانده میشود و برای کسی اهمیتی نخواهد داشت.

ولی نژادپرستی صفتی شرم آور است, بکوشیم از رنگ آن بکاهیم. به هم و به به همه احترام بگذاریم, این یکی از نخستین درس های انسان بودن است.


احسان محمدی

هفته نامه امید جوان - شماره 827

مورخ شنبه 16 تیر 1392


پ.ن: نمی دونم شما با خوندن این مطلب چه احساسی داشتید اما من واقعا شرمنده شدم. از این که یک ایتالیایی(سرمربی نازنین تیم ملی والیبال ما) با چند جمله چقدر از ایران و مردم ایران و فرهنگ ایرانی و آثار تاریخی ایران زیبا حرف می زنه و چقدر می تونه تبلیغ بزرگ و خوبی برای این کشور باشه که رسانه های خبریِ دیگه خواسته یا ناخواسته تصویری خلاف اون رو به همه نشون دادن. و چقدر می تونه کمک باشه به نشون دادن خوبی های این آب و خاک...

اون وقت چند نفر به اصطلاح ایرانی(!) با یک حرکت بچگانه(حتی بچگانه هم رسا نیست در این مورد اوضاع خیلی بدتر از این حرفاس اما نخواستم اون یکی لغت رو به کار ببرم) و در یک حرکت از سر ناآگاهی و بدون فکر درست مثل ماری که تو آستین پرورش یافته باشه با عملشون تبلیغات منفی برای کشورشون می کنن! و حتی چهره ی بچه های نازنین تیم ملی والیبالمون رو جلوی ایتالیایی ها خراب می کنن و حتی شاید چهره ی بلاسکوی بیچاره رو هم!

فقط می تونم بگم متاسفم! واقعا متاسفم.


برچسب‌ها: نژآدپرستی در ایراناشتباهات ما
+ نوشته شده در  یکشنبه ۲۳ تیر۱۳۹۲ساعت 21:44  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات
  • یاسمین پرنده ی سفید