جوانی ام در این امید پیر شد...
پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۱۷ ق.ظ
قلب دیوونه! چرا هر چند وقت یه بار یادت میره که اون هیچوقت اونقدری که ادعا میکرد دوستت نداشت؟ تمومش کن بذار راحت شم.
+نشسته ام به در نگاه میکنم... دریچه آه میکشد... تو از کدام راه میرسی؟ خیال دیدنت چه دلپذیر بود... جوانی ام در این امید پیر شد... نیامدی و دیر شد.... (هوشنگ ابتهاج)
که من امروز چقدر با همین چند خط شعر اشک ریختم و شکستم و شکستم...