پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

یادآوری داده ها!!

دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ
بعضی وقتا که میشینم و به خودم و حرفام فکر می کنم. حتی گاهی که وسط کاری یهو یاد حرفام می افتم... حس می کنم یه کم زیادی خودمو توضیح می دم... فکر کنم بعضی وقتا این برونگرا بودنه هم زیاد خوب نیست :/ مشکوکم... همممممممممم نمی دونم چی شد که یهو از یاسمین 4 سال پیش انقدر فاصله گرفتم :))))))

نظرات  (۲)

مشکوکی؟ خخخخخ
پاسخ:
آره دیگه. میدونی که:))
من همیشه مشکوکم:))))
مشکوکم مشکوکم به تو...:دی
دقیقا نقطه مخالف من:)))
پاسخ:
از چه نظر برعکس
مشکوک نیستی؟ یا اطلاعات نمیدی؟ یا پشیمون نمیشی؟ من نفهمیدم چی شد:دی
تو این پست من کلی زوایای پنهان وجود داشت من نفهمیدم برعکس کدوم زاویه اشی:))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">