پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

عاشق و... ز غوغای جهان فارغ...!

يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۲۰ ب.ظ

دوسِت دارم اما از خودم میپرسم چقدر دلم میخواد پسرم شبیه تو باشه؟ تصورش میکنم و خودِ کمالگرام رو میبینم که دلم میخواد یه جنتلمنِ واقعی بار بیارم. از اونا که لباسای شیک میپوشن. همیشه شق و رق راه میرن، کفشاشونو واکس میزنن، براشون مهمه که همیشه بوی ادکلن بدن، آداب معاشرت با خانوما رو بلدن...

بعد یادم می افته انقدر شیک بودن رو نه از من میتونه یاد بگیره نه از تو... تا میام خودمو پشیمون کنم از دوست داشتنت، چشمات که یادم می افته، به خودم میگم: ای بابا... همچین شخصیت هایی فقط تو فیلما پیدا میشن. همین که مثل باباش سخت کوش و با معرفت باشه بسه دیگه. مگه باباش کم خاطر خواه داره واسه خودش؟ ؛)

  • یاسمین پرنده ی سفید

دل نوشته ها

نیکوتین صدات

نظرات  (۹)

🌹🌹🌹

پاسخ:
:)
میدونی؟ خیلی وقته حس میکنم وبلاگ نویسی مرده... و گاهی این حسو دارم که اینجا فقط برای خودم مینویسم. بنابراین... هرررررر کامنتی که برام میذارید خیلی ارزشمنده. ممنون :) 

خیر باشه انشالله تو این بلبشو🌹🌹

پاسخ:
آرزو بر جوانان عیب نیست! :))) مام دلمون به رویاهامون خوشه وقتی دستمون تو واقعیت به هدفامون نمیرسه! آدمیزاد به امید زنده اس. مگه نه بهار؟

همین مهمه☺️❤️

پاسخ:
کدوم؟ :)) 

آدمیزاد به امید زنده است ولی من امیدی ندارم دیگه😭 ۳۴ سال رو هم رد کردم دیگه

پاسخ:
ای بابا 34 سال که سنی نیست :)) 
  • در مسیر شدن
  • سلام(*-*) خانوم خانوما. خیلی هم عالی. پسر بچه باید با خاک و خل و گل و لای برگرده خونه 

     

    پ.ن: تو این چن سال که توی بلاگ بودم چطور ندیده بودمت!؟

    پاسخ:
    سلام :)
    تا وقتی کوچولوعه آره... اما بزرگتر شد چی؟ :)))

    کم سعادتیِ من بوده. یا شاید دلیلش اینه که من زیاد فرصت وبگردی ندارم و فقط مینویسم و مدت ها بود که تو لاک خودم بودم و بیشتر پست رمزدار میذاشتم. به هر حال خوش اومدی :) 
  • خانوم ِ لبخند:)
  • من با خط آخرت موافق ترم هرچند همیشه واگویه های ذهنی آدم حتمی و قطعی نیست ولی کمی هم از آشفتگی روحی آدم کم میکنه.

    راستی، من هنوز وبلاگا رو می خونم با هر ستاره‌ی روشن یه چیزی تو چشمم برق میزنه :)

    پاسخ:
    این که باباش خاطرخواه زیاد داره رو تو هم میدونی مگه؟ :)))))))))

    ستاره های روشن همیشه شادی بخشن... حتی واسه منی که فرصت خوندنشون رو ندارم این روزا :) مرسی که همراهمی رفیق هم ماهیِ دوست داشتنیِ قدیمی
  • شاهزاده شب
  • مرسی اقلا وبلاگ رو ازمون نگرفتن...

    پاسخ:
    با رویش ناگزیر جوانه چه میکنند؟ ‌‌‌‌؛)
    آره... شاید سبب خیر شه دوباره وبلاگا زنده بشن :) 
  • یه بنده خدا
  • آفرین...

    پاسخ:
    :) مرسی
  • قاسم صفایی نژاد
  • یعنی جنتلمنی رو در لباس اتوکشیده و ادکلن و آداب معاشرت با خانما میدونید؟ 

    پاسخ:
    البته اونا رو محض نمونه نوشتم. اما کسی که در موردش دارم صحبتمیکنم قطعا خیلی خصوصیات اخلاقی دیگه که برای من مهمه رو داشته. و به طور کلی موضوع پست کلی تر از اینه :)
    شما جنتلمن بودن رو در چی میبینید؟ 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">