پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی
آخرین مطالب

سریع ترین راه... بهترین راهه؟

چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۰۹ ب.ظ
سال اول دبیرستان رو تازه تموم کرده بودم. میخواستم برم هنرستان و معماری بخونم. رفتم پیش کسی که خیلی قبولش داشتم و یه جورایی اون روزا الگوم بود. گفتم: می خوام برم فنی حرفه ای و معماری بخونم. هرگز نگاه خشمگینش و اون جمله ای که بهم گفت رو فراموش نمیکنم. معلمم بود. من همیشه از نظر معلم هام باهوش بودم و اونا انتظار یه رتبه ی خیلی خوب ازم داشتن. بهم گفت: مگه همیشه سریع ترین راه بهترین راهه؟ تو چشمای عصبانیش نگاه کردم و گفتم نه. گفت: "پس میری ریاضی می خونی." و بعدش هم کلی در مورد کنکور کاردانی به کارشناسی و خیلی چیزای دیگه باهام حرف زد.
ریاضی خوندم. کنکور دادم. رتبه ی خوبی نیاوردم. بازم رفتم پیشش. گفت: حالا هنوز جوابای آزاد نیومده. انتخاب رشته ات رو بکن تا جوابای آزاد بیاد هر چرند که بعدا مشخص شد جوابای آزاد هم چنگی به دل نمیزد. مدیریت قبول شدم. قرار شد همزمان با دانشگاه بخونم برای سال بعد اما نخوندم.کارشناسی رو تموم کردم. رفتم سرکار. بعد ارشد و...

خلاصه این که سریع ترین راه بهترین راه نبود اما راه سخت تر مسیر زندگی من رو به کلی تغییر داد. به هیچ وجه پشیمون نیستم. هم دوره های من خیلی هاشون معماری خوندن و می بینم که امروز بی کارن یا اگر هم سر کار هستن کار مرتبط با رشته ی خودشون ندارن. من مدیریت خوندم و حسابدار شدم. درسته که کارم رو دوست ندارم اما حداقل می دونم که یه حسابدار همیشه آخرین نفریه که پاش رو از یه شرکت کوفتی بیرون می ذاره و همیشه برای یه حسابدار کار پیدا میشه.
اون جمله... به معنای واقعی کلمه زندگی من رو برای همیشه تغییر داد...!
  • یاسمین پرنده ی سفید

دل نوشته ها

پرنده ی سفید

نظرات  (۱۰)

  • یه بنده خدا
  • زندگی پر از پیچش های غیر منتظره :)
    پاسخ:
    :)
  • آقاگل ‌‌
  • موفقیت از درون ماست که تعریف می‌شه. نه حرف بقیه. این رو خیلی وقته دارم تمرین می‌کنم که یاد بگیرم. 
    پاسخ:
    بحث موفقیت نیست... منظورم فقط مسر زندگی بود :)
  • حامد سپهر
  • بعضی چیزا دست آدم نیست و همیشه اونی که میخوای اتفاق نمیوفته
    اگه الان یه معمار بیکار بودی قطعا خوشحال نبودی
    پاسخ:
    آره احتمالا نبودم.
    نمیدونم اون روزایی که قرار بود انتخاب کنید.. بر شما چه گذشت اما برای من خیلی سخت بود و هنوزم هست..چون جهت مسیر که تغییر میکنه ..اخلاق و روحیات خود آدم،آدم هایی که قراره  باهاشون مواجه شی .نگاه اطرافیان بهت و خیلی چیزای دیگه ام  تغییر میکنه.
    +گاهی سریع ترین راه شاید بهترین راه باشه..و لزوما هر راه سریعی راحت هم نیست و برعکس.
    پاسخ:
    دقیقا همینطوره :)
  • قاسم صفایی نژاد
  • به قول آقای قرائتی خوبه آدم چند وقت یه بار به مسیری که اومده نگاه کنه و ببینه وظیفه آینده اش چیه
    پاسخ:
    بله. حرف حساب جواب نداره.
    ولی اینکه کارت رو دوست نداری هم خیلی  مهمه، داری عمرت رو صرف چیزی می‌کنی که دوستش نداری مگه چند بار زندگی می‌کنیم؟
    منم وضعیت مشابهی داشتم، می‌خواستم انسانی بخونم و مشاور و مدیر و معلم‌ها می‌خواستن حلق آویزم کنن:))
    ولی من انسانی خوندم و دانشگاه ادبیات قبول شدم و الان هم راضی‌ام از مسیر طی شده.
    پاسخ:
    و کار؟
    من عاشق این بودم حسابداری بخونم خانوادم نزاشتن باید ریاضی بخونی در نتیجه من ریاضی خوندم و مهندس شدم. 
    الان حسابدارم...بدون اینکه حسابداری خونده باشم 
    و میخوام برم و دانشگاه حسابداری بخونم! و بابام میگه میخوای درس بخونی برو سراغ رشته های پزشکی در حالی که حسابداری الان جزو ضرورت های زندگی منه😑 
    پاسخ:
    چرا هیشکی سر جای خودش نیست؟ من جای تو رو گرفتم. و قطعا یه نفر دیگه هم تو این دنیا هست که جای منو گرفته....
    تو هم که مدیریت خوندی و الان حسابداری اگه یه لیسانس حسابداری برای خودت دست و پا کنی قطعا مدیر حسابداری لایقی میشی...
    جای منو یک عالمه آدم که کامپیوتر نخوندن ولی ازش سردرمیارن گرفتن😑
    پاسخ:
    مشکل اینجاس که من هم از حسابداری متنفرم. هم این که حاضر نیستم حتی یک ثانیه دیگه از وقت ارزشمندم رو تو دانشگاه ها حروم کنم!
    اگه قرار باشه کارمو عوض کنم میرم سراغ کار آزاد
    برای یک حسابدار همیشه کار هست این یه حقیقته 
    ولی الان متاسفانه دیگه دنبال علایق نمیشه رفت چون اخرش شاید پوچ بشه 
    پاسخ:
    درسته...
  • 👑هــَمــٰزاٰدِ نــــیلـــگــونـــــ ...
  • همیشع دنبالع روی عه کسی ک الگو گرفتیش درست نی!

    ادما برای اینک پیشرفت کنن ادمای موفق رو معیار قرار میدن تا بتونن انگیزع داشتع باشن ، ولی این بــ معنی این نیست ک حرف اونا حجتع!

    عقاید، افکار و توانایی ادما باهم متفاوتع...

     

    ولی بــ هرحال بــ این فک کن ک بااینک علاقع نداری چقدر تو کارت موفقی و این میتونع انگیزع راحت باشع!

     

     

    پاسخ:
    این که چقدر تو کارم موفقم رو با چه معیاری باید اندازه گرفت؟
    این که خودم از عملکرد خودم راضی نیستم کافی نیست؟
    این که میدونم میتونم بهتر از این باشم کافی نیست؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">