پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

جوانی ام در این امید پیر شد...

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۱۷ ق.ظ

قلب دیوونه! چرا هر چند وقت یه بار یادت میره که اون هیچوقت اونقدری که ادعا میکرد دوستت نداشت؟ تمومش کن بذار راحت شم.


+نشسته ام به در نگاه میکنم... دریچه آه میکشد... تو از کدام راه میرسی؟ خیال دیدنت چه دلپذیر بود... جوانی ام در این امید پیر شد... نیامدی و دیر شد.... (هوشنگ ابتهاج)

که من امروز چقدر با همین چند خط شعر اشک ریختم و شکستم و شکستم...

  • یاسمین پرنده ی سفید

نیکوتین صدات

پرنده ی سفید

نظرات  (۱۱)

اشک ریختم و شکستم و شکستم و...
پاسخ:
بزرگ شدن درد داره... :)
شاید اشتباهی داریم بزرگ میشیم :)
پاسخ:
نه. مسیر اشتباهی وجود نداره. ممکنه تو انتخاب هامون اشتباه کنیم اما هر راهی تجربیات خودشو داره. مهم اینه که یادبگیریم تغییر کنیم.
همون کاری که این قلب بی صاحاب نمیذاره بکنم😂
اوکی. موفق و جوان باشید
پاسخ:
خیلی ممنونم. همچنین شما :)
چه این شعر یهو بولد شد:)
سعی میکنم جلوی شکستنم رو بگیرم
پاسخ:
نمی دونستم.
شاید همه اون فیلمی رو دیدن که من دیدم... و فکر می کنم به اندازه کافی تاثیر گذار بوده :)
مهران مدیری از مهموناش می پرسه: تا حالا عاشق شدی؟ و بعضی هاشون آه میکشن اما می گن نه... یا به هر حال از جواب دادن طفره می رن. یکی اینا رو کنار هم ادیت کرده و تهش اون شعر رو با صدای ابتهاج گذاشته و زیر پستش نوشته: مگه میشه کسی عاشق نشده باشه و با این سوال نفس عمیق نکشه؟
امان از دست این قلب بی صاحاب که همه ازش زخم خوردن😁
پاسخ:
:)
آره دقیقا از اون فیلم شروع شد، بعد چندین نفر توی کانال شون بهش پرداختن و حالام اینجا خوندمش:)
پاسخ:
متاسفم که تکراری بود برات :)
اختیار داری عزیزم:)

تکراری اش هم قشنگه
پاسخ:
:)
من که جوانم. :)
پاسخ:
خب بده ما هم آرزوی موفقیت و جوانی مداوم داشته باشیم براتون؟ :)))
نه. خیلی هم خوبه. منم واسه شما آرزوی جوانی و سلامتی ابدی رو دارم
پاسخ:
ممنون :)
امروز اتفاقی وبلاگتو دیدم، چقدر متنی که نوشتی به حالم شبیه بود، راست میگی بزرگ شدن درد داره...
دردی که آدم و نکشه، قوی میکنه...
پاسخ:
پس... سلام غریبه... خوش اومدی :)
آره. حتما قوی تر میکنه :) 3>
انقدر غمگینم که مبادا ببینی ام
پاسخ:
غمگین نباش :(
و اگه آرومت میکنه باید بگم تو تنها نیستی....
اون روز با یه جمع چهار پنج نفره از دوستای هم سن و سال خودم بودم (رنج سنی 26 تا 30) یکی از بچه ها گفت دلم می خواد بمیرم و معلوم شد بقیه امون هم حس مشابهی رو داریم. و این برای جونایی به سن و سال ما افتضاحه!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">