پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

م مثل مادر... ف مثل فرشته

پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۲ ق.ظ

وقتایی که مامانم خسته و در حال کاره. وقتی حواسش نیست بی صدا نگاش میکنم و با خودم میگم: اون مقاوم ترین فرشته ی مهربون دنیاس :)


+خدا همه ی مامانا رو سلامت و شاد نگه داره

++هیچ لذتی مثل بی صدا تماشا کردن کسایی که دوسشون داری وقتی حواسشون نیست, نیست :)

  • یاسمین پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

نظرات  (۳)

آره واقعا :)
پاسخ:
:)
آمین. :)

راستش این چند وقت که مادر نیست خیلی داره سخت میگذره. گرچه هر چهار نفرمون به روی خودمون نمیاریم به خاطر غروری که نهادینه است در همه مردا. ولی خوب میدونیم که وضع هیچ کدوم مون بهتر از اون یکی نیست.

پاسخ:
ای جان
خدا سلامت نگه داره مادرت رو رفیق:)
می‌شینی نیگا می‌کنی؟! پا شو برو کمک! خخخخ
+ خدا حفظشون کنه. ^_^
پاسخ:
:)
همچنین :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">