پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

من از دست خدا هم گله دارم....

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ق.ظ

مُرد... توی دستم جون داد...

اما اونی که هر روز آرزوی مرگش رو دارم به فکر خوردن صبحونه اشه....

خدایا این منصفانه نیست....

  • یاسمین پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

نظرات  (۲)

مرگ و زندگی دست خودشه
بدها میمونن چون باید به ما رسم تحمل کردن رو یاد بدن
پاسخ:
تحمل یه سال... دو سال.... چند سال آخه؟
خدا بیامرزدش... همه مون رو
پاسخ:
آمین:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">