پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

راز عجیب پول در آوردن مردم ایران!

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۱، ۰۳:۲۷ ب.ظ

این مطلب که می خونید یک "بردار-تایپ کن- بچسبون" از هفته نامه ی امید جوان شماره ی  781 مورخ 31 تیر ماه 91 ه(صفحه ی 17).

به نظر من جالب اومد...شما هم بخونید شاید برای شما هم جالب باشه!

 

یک خبرنگار خارجی به نام "توماس اردبرینک" که خبرنگار دائمی "ان.آر.سی" در ایران است در نوشته ای متفاوت به وضعیت زندگی مردم ساکن پایتخت نگاه کرده است.

به گزارش پارسینه, اردربرینک در این مقاله نوشته است:

هنوز پس از 6سال سکونت در این کلان شهر نمی دانم تهرانی ها از کجا پول در می‌آورند!!!! بسیاری افراد در نگاه اول به نظر می آید که هیچ درآمدی ندارد یا درآمدشان 300 یورو بیشتر نیست.

300 یورو نسبت به پولی که برای زندگی در تهران لازم است انعامی بیش نیست. با علم براین که تورم در ایران بالاتر از 25 درصد است نظام همگانی پرداخت هزینه خرید خانه با اقساط وجود ندارد و کمک هزینه هایی که دولت به بیکاران می دهد در حداقل قرار دارد, این پدیده که ساکنان تهران باز هم دستشان به دهانشان می رسد یک راز عجیب است.

البته چنین نتیجه باید گرفت که وضع زندگی تهرانی ها دشوار است,با همه ی دشواری ها مردم باز هم پول برای خرج کردن دارند.

این احتمالا به خلاقیت بی انتهای آنان دربه دست آوردن سود برمی گردد.کسی که در ایران می خواهد سود کند باید 24 ساعت در فکر پول باشد.

 

(اگر علاقه مند شدید بقیه ی متن رو در ادامه ی مطلب بخونید)

به گزارش پارسینه, اردربرینک در این مقاله نوشته است:

هنوز پس از 6سال سکونت در این کلان شهر نمی دانم تهرانی ها از کجا پول در می‌آورند!!!! بسیاری افراد در نگاه اول به نظر می آید که هیچ درآمدی ندارد یا درآمدشان 300 یورو بیشتر نیست.

300 یورو نسبت به پولی که برای زندگی در تهران لازم است انعامی بیش نیست. با علم براین که تورم در ایران بالاتر از 25 درصد است نظام همگانی پرداخت هزینه خرید خانه با اقساط وجود ندارد و کمک هزینه هایی که دولت به بیکاران می دهد در حداقل قرار دارد, این پدیده که ساکنان تهران باز هم دستشان به دهانشان می رسد یک راز عجیب است.

البته چنین نتیجه باید گرفت که وضع زندگی تهرانی ها دشوار است,با همه ی دشواری ها مردم باز هم پول برای خرج کردن دارند.

این احتمالا به خلاقیت بی انتهای آنان دربه دست آوردن سود برمی گردد.کسی که در ایران می خواهد سود کند باید 24 ساعت در فکر پول باشد.

 

تهرانی ها هم به صحبت درباره ی پول علاقه ی وافری دارند.چه در جشن ها,چه در تشییع جنازه, در فروشگاه, در سونا یا در تاکسی فرقی ندارد. این عادت بدی به حساب نمی آید؛ بلکه جزئی است از بازی زندگی.

تبادل افکار در مورد روش های جدید درآمد همیشه ممکن است امکانات جدیدی را پیش پای فرد قرار دهد.فکر کردن به پول در ایران یک نیاز تلخ است چراکه در ایران, این تک تک خود افراد هستند که باید گلیم خود را از آب بالا بکشند.

در کشوری مانند ایران با تعداد فراوانی قوانین دولتی فرد می تواند با پول کارهای زیادی انجام دهد.با پول می توانی فرزندت را برای تحصیل به خارج بفرستی, خانه ی بزرگ تری بخری تا دیوارهای بلندش دنیای بیرون را پس بزند. نمایندگان طبقه ی متوسط ایران به ویژه شهرنشینان کلان شهر تهران؛ از همان نوجوانی کار برروی ساختن یک وضعیت مطمئن مالی را آغاز می کنند.

سنت های ایرانی طی سده های متمادی یک طرح نبوغ آمیز مالی برای زندگی و آینده ی افراد ترتیب داده است. روش آنان ماند هلند, ایجاد یک حساب بانکی پس انداز برای کودک نیست, بلکه سیستمی است که طبق آن باید فرزندان ونوه های شخص هم دارای مسکن شوند.

پرداخت بهای خانه با اقساط به سبکی که در اروپا وجود دارد(یعنی با بهره های نسبتا پایین و قسط هایی که چندین دهه طول می کشد) در ایران وجود ندارد اما داماد و عروس جوان روی این حساب می کنند که خانواده ی داماد خانه را برایشان خواهند خرید و خانواده ی عروس وسایل خانه را.

برای رسیدن به چنین لحظه ای یک عمر سرمایه گذاری هوشمندانه پشت سر گذاشته شده است. به تازگی که بانوی جوان از دوستان من با پزشکی ازدواج کرد. با این که والدین او بایستی هزینه های خرید خانه را متقبل می شدند ولی پدر عروس هم چندین قطعه زمین مختلف راکه طی سال ها خریداری کرده بود, فروخت تا بتواند هزینه ی وسایل منزل دخترش را بپردازد و تلویزیون های بزرگ, و مبل های مجلل بخرد.

برطبق سنت او از همان زمان تولد دخترش چند قطعه زمین خریده بود. قیمت این زمین ها به شدت بالا رفته بود.

یکی از زبان‌زدهای ایرانیان این است که بهای خانه و زمین در ایران هیچوقت پایین نمی‌رود. هر خانواده ای که بتواند در مسکن سرمایه گذاری کند حتما این کار را برای روز مبادا هم که شده انجام می دهد.

اما برای رسیدن به اطمینان مالی در ایران به چیزی بیش از خانه و زمین نیاز داری. بیشتر از 80% اقتصاد ایران در دست دولت است و 20% بقیه اکثرا در دست بازاریان و فعالان اقتصادی  طبقه ی متوسط.

یکی از راه های موفقیت در ایران این است که از روش هایی به دفاتر نمایندگی وارد شوی و حق فروش یک مارک یا محصول را در ایران نمایندگی کنی.دفترهای نمایندگی در تمام اشکال و انواع و با این که محبوب هستند در تمام درجات مختلف موفقیت در ایران یافت می شوند...

ایران کشوری است که در آن دولت یک شبه بهره ها را نصف می کند شاید برای همین هم هست که ایرانی ها سرمایه گذاران خطرپذیری هستند. طرز نگرش مردم به سرمایه گذاری هم با کشورهای دیگر فرق دارد. وقتی می گویم که قسط خرید مسکن در هلند کمی بالای 5.5% است, دوستان ایرانی ام با تعجب می پرسند که پس چرا من درجا 10 خانه نمی‌خرم؟!!

درایران برای خرید مسکن تنها میشود وام های کوتاه مدت گرفت,با بهره هایی بسیار بالاتر از 30%.

پس انداز در ایران کار ابلهان است!تورم همیشگی باعث میشود که ارزش پول پایین بیاید؛ بنابراین باید با پول کار کنی.

بیشتر ایرانی ها معتقدند که دم غنیمت است. برای همین هم بیشتر پول به دست آمده را با همان سرعت خرج اجناس لوکس می کنند تا وجهه بالاتری به دست بیاورند. هرکس درآمد خوبی داشته باشد سریعا یک ماشین گران قیمت یا کیف و لباس گران می خرد؛ چرا که همسایه ها باید ببینند که وضع ایشان خوب است. در مهمانی ها و عروسی ها هم همه با علاقه, وضع مالی دیگران را بررسی می کنند.کسانی که پول دارند حتی اگر این پول را از طریق تماس با حکومت به دست آورده باشند به چشم افراد موفق دیده می شوند.

یکی از پرسش های استاندارد به هنگام غیبت از همسایه ی جدید یا داماد و شوهر جدید دخترخاله این است که :پولداره؟

درمورد هر تازه واردی به محفل بستگان ایشان هم که هنوز نرده های زیادی را از نردبان اجتماع باید بالا برود گفته میشود: "انشالله زود پول دار میشه" چراکه همه در ایران لزوم رسیدن به رفاه را درک می کنند. حتی از آن هم فراتر, تلاش برای دستیابی به این رفاه برای ایرانی یک نوع سبک زندگی شده است.

جالب اینجاست که در ایران پولدار شدن به هر قیمتی نوعی زرنگی به حساب می آید و انسان های سالم و بی پول بی عرضه تلقی میشوند.

در ایران استاندارد قیمت وجود ندارد, یعنی ممکن است برای خرید یک کالا از دو مغازه دو قیمت متفاوت بپردازید یا این که کرایه ی ماشین را در هر بار استفاده از مسافرکش ها متفاوت پرداخت کنید. همیشه می شود دعوای بین مسافرکش ها و مسافران را بر سر قیمت مشاهده کرد.

بزرگترین درآمد دولت ایران بعد از منابع زیرزمینی کسب درآمد از مردم است.

دولت به وسیله ی گمرک ورودی کالاها از مرز هارا کنترل می کند و اجازه ی ورود کالاهای ارزان را نمی دهد تا خود دولت به میزان بالاتر آن را به مردم بفروشد.

جالب اینجاست مردم ایران به شدت از این وضعیت راضی بوده و با تمام توان از این سیستم حمایت می کنند, حتی اگر با کمی غرغر از آن انتقاد کنند.

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۶ مرداد۱۳۹۱ساعت 14:25  توسط شقایق و یاس  |  آرشیو نظرات
  • یاسمین پرنده ی سفید

بلاگفا

پرنده ی سفید

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">