درد دل :: پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

دنبال کنندگان ‎+۱۰۰ نفر

این وبلاگ را دنبال کنید

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

۰۳/۰۲/۱۸
گلهای نرگس!

۰۳/۰۲/۰۵
گذر عمر

۰۳/۰۱/۰۷
بحران میانسالی یا حال و هوای بهار؟!

۰۳/۰۱/۰۱
هذیون!

۰۲/۱۲/۱۳
بهار تو راهه

۰۲/۱۰/۰۹
این نقطه...

۰۲/۰۵/۱۱
دلتنگتم...

۰۲/۰۳/۱۶
دوباره از نو، این بار مثل الماس!

۰۲/۰۲/۱۸
تو تنها نیستی.... مشت نمونه خرواره!

۰۲/۰۲/۱۸
تلنگر

پیوندهای روزانه

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درد دل» ثبت شده است

ای پرنده پر بگیر...!

فکر میکنم تیرماه سال ۹۲ بود که یه شب با تمام وجود چیزی از خدا خواستم. که یه خبری یهم رسید و حرفمو از خدا پس گرفتم. امروز اما پشیمونم. دوباره همون آرزو رو دارم. دعا کتید خدا دعامو مستجاب کنه:)

۴ نظر
۲ ۰
۱۳ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۳

یاسمین پرنده ی سفید

مطالب جدید تر