پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لبخند واقعی» ثبت شده است

یه دوست امروز تو تلگرام برام کامنت فرستاد. نوشته بود که مشغول بوده و نتونسته زودتر کامنت بده. نوشته بود با ۵۰ روز تاخیر تولدت رو تبریک میگم.

براش نوشتم که همیشه یکی از بامعرفت ترین رفیقام بوده و این که نتونسته زودتر بهم کامنت بده ذره ای از معرفتش رو تو دلم کم نمیکنه. و این جمله رو از صمیم قلبم براش نوشتم.


امروز داشتم جزوه ها و برگه های قدیمیم رو دور میریختم. بعضی نوشته ها برام خیلی جالب بودن. یه برگه پیدا کردم که به سبک اون روزام اسم تمام کسایی که جواب تبریک فلان مناسبتی که براشون با اس ام اس فرستاده بودم رو داده بودن رو علامت زده بودم... همون روزایی که هنوز به کمیت ها اهمیت میدادم. همون روزایی که جلوی اسم کسایی که تولدم رو تبریک گفتن تیک میزدم!

روزگار چیز جالبیه... آدم هر چی بزرگتر میشه چقدر تغییر میکنه! خیلی طول نکشید تا بفهمم کسی که وقتی میبینه حالم خرابه ۱۱شب خودشو میرسونه بهم و تنها چیزی که برای خوشحال کردنم پیدا کرده بوده برچسب موبایله بیشتر از کسی دوستم داره که از روی وظیفه سالی یک بار تولدم رو تبریک میگه!

قدر کسایی که به فکر "لبخندای واقعی"اتونن رو بدونید:)

  • یاسمین پرنده ی سفید