پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خوشبختی» ثبت شده است

یه بخشی از خوشبختی هم هست که میگه:

اگر دانشجوی ارشد بیکار باشی و ظرفیت کلاسایی که میخواستی برداری هم پر بشه... باز هم تو خوشبختی. چون از یه هفته قبل برای روزایی که مجبوری مرخصی بگیری استرس نداری! چون از همون لحظه استرس روزای امتحانت رو نداری...

مهم نیست اگه برنامه ی کلاسات اونطور که میخواستی نشده چون برگ برنده ای دستته که خیلی از همکلاسیات ندارنش... این که میتونی بدون این که نگران خیلی چیزا باشی یه روز دیگه کلاس برداری و تنها نگرانیت این باشه که نهار رو تو خونه بخورم یا تو سلف دانشگاه...

و این که مجبور نیستی از همون روز انتخاب واحد واسه تعداد مرخصی های دوره ی امتحانات چرتکه بندازی خودش یه خبر خوبه...

و اینا رو فقط و فقط یه دانشجوی ارشد که تازه دو ماهه استعفا داده میفهمه!


+تازه امروز (چهارشنبه) صبح هم بدون دغدغه ی مرخصی داریم میریم دانشگاه شاید بتونیم برا جابه جایی ساعت کلاسا یه کاری بکنیم:)

  • یاسمین پرنده ی سفید
دین کیمن, مخترع سِگوِی, دستگاه دیالیز خونگی و دستگاه تصویه ی آب... میگه: همیشه به بچه ها می گم: کاری رو پیدا کنید که دوستش دارید. چون در اون صورت احساس خوشبختی میکنید. در غیر این صورت فقط خودتون رو گول می زنید.
دین میگه مثل این بود که پدرم هیچوقت نمی خوابید. وقتی که بیدار میشدم می دیدمش که داشت نقاشی میکشید و وقتی می خواستم بخوابم پدرم هنوز داشت نقاشی میکشید. اون هیچوقت مثل پدرای دیگه بعد از کار با ما بازی نمیکرد. یه روز بهش گفتم دلم برات میسوزه که حتی بعد از این که از کار برمیگردی هم باز باید کار کنی! پدرم قلمو رو گذاشت زمین. نگاهم کرد و گفت: دلت برای من نسوزه. من عاشق کارم هستم و از کاری که می کنم لذت می برم! :)

خب... حالا که حرف کیمن شد و اختراع دستگاهتصویه آبش...نکته ی جالب دیگه ای که فهمیدم اینه که 50 درصد بیمارهایی که در دنیا وجود دارن, علت بیماریشون به خاطر نوشیدن آب آشامیدنی آلوده است! یعنی اگه آب آشامیدنی سالم در دست همه ی مردم دنیا باشه, 50درصد بیماری ها کاهش خواهند یافت.
  • یاسمین پرنده ی سفید

گفت: "دیروز تا ساعت 7 شب سر کار بودم. انقدر غرق کار بودم که یهو سرم رو آوردم بالا دیدم هوا تاریک شده." برام عجیب بود. از ذهنم گذشت: (کاش منم انقدر از کارایی که انجام می دم لذت می بردم که زمان رو فراموش می کردم) آرزوم رو قورت دادم! با خودم فکر کردم شاید خیلی هم خوب نباشه... پرسیدم: "سختت نیست اینطوری؟" گفت: "نه لذت می برم!" و ادامه داد : "من فکر می کنم خیلی خوشبختم چون هر کاری که انجام می دم رو با لذت انجام می دم. به هر چیزی که نگاه می کنم حس می کنم آخرین باری ه که می بینمش!" و من انگار که کشف بزرگی کرده باشم سر تکون دادم و به خودم گفتم... باید اینو بنویسم. خیلی خوبه که آدم از همه چیز جوری لذت ببره انگار که بار آخریه که داره می بیندش یا انجامش میده :)

  • یاسمین پرنده ی سفید