پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی
آخرین مطالب

غم آخرمون باشه

پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۴ ق.ظ
دلمون به اخلاقِ خوشِ شریکِ رئیسِ بداخلاقمون خوش بود که متاسفانه بعد از یه مسافرت کاری اون رو هم از دست دادیم.
(رزومه اش را برای شرکت بعدی ارسال می کند)
  • یاسمین پرنده ی سفید

نظرات  (۲)

  • یه بنده خدا
  • عجب:/
    پاسخ:
    باور کن :(
  • قاسم صفایی نژاد
  • برای همون شریک رزومه می‌فرستید؟
    پاسخ:
    نه بابا. اون که همینجاست. دوتایی مریضمون کردن. یک در میون نقش پلیس خوب، پلیس بد رو بازی می کنن

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">