پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

ترسِ از دست دادن...

دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۴ ب.ظ
آدمی که یک بار ترسِ از دست دادنِ چیز بزرگی رو تجربه کرده و اون چیز رو از دست داده رو, از "از دست دادن" نترسونید! بعضی وقتا آدما نباید یه چیزایی رو تجربه کنن... وقتی تجربه کردن دیگه تمومه!

نظرات  (۲)

  • شاهزاده شب
  • اما بنظر من بازم این دنیا یه چیز جدید میندازه بغلت تا میای به خودت بگی این دیگه فرق داره بازم میگیرتش...
    پاسخ:
    نه سوسن:) امیدوارم هیچوقت به این نتیجه نرسی اما به نظر من زندگی خیلی خیلی مسخره تر از اونه که بخوام به چیزایی که ازم میگیره واکنش نشون بدم:)
  • خانوم ِ لبخند :)
  • با این نوشته تا حدودی موافقم، جز در یک مورد...اونم ترس از دست دادن آدم ها..
    پاسخ:
    اتفاقا من منظورم به آدما بود :)
    وقتی به دوری... نبودن... غیبت... از دست دادن و.... یه آدم که برات خیلی مهمه (مهم بوده) عادت کنی...
    به قول شاعر: دیگه هیچ افتادنی سقوط نیست! :)
    و اون "هیچ افتادنی" بعد از اون "آدم" می تونه آدمای دیگه باشه یا اتفاقات دیگه یا هر چیز دیگه...:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">