پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

پرنده ی سفید

برای بلاگفا اتفاقات خوبی نیفتاد... و من ناچار شدم به کوچ!
پس:
این وبلاگ رو ساختم چون می خواستم از دلم بنویسم و دل کسایی که دوروبرم هستن و دوسشون دارم. می خواستم جایی باشه واسه حرفایی که گاهی گفتنشون تو دنیای واقعی سخته... روزای اول فکر نمی کردم بتونم تو دنیای مجازی دوستای زیادی پیدا کنم... فکر نمی کردم خواننده های زیادی داشته باشم. امروز... خواننده های زیادی ندارم... اما دوستای خوبی پیدا کردم... دوستایی که شاید از بعضی از دوستام تو دنیای واقعی بهم نزدیک ترن:)
تا روزی که نوشتن حالمو خوب میکنه؛ می نویسم:)

بایگانی

احساس عاشقی

چهارشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۰۴ ب.ظ
احساس عاشق شدن, مثل اولین باری می مونه که موقع رانندگی می خوای بری دنده ی 5! :|

نظرات  (۱۰)

بله...
پاسخ:
این الان تایید بود یا چی؟:))))))))
  • اسماعیل غنی زاده
  • عجب!
    پاسخ:
    اشتباه میکنم؟!:دی
  • sahar hajisafarali
  • وای دنده پنج!!!!!
    پاسخ:
    این الان هیجان بود یا چی؟:)))))))
  • اسماعیل غنی زاده
  • خوب وقتی ماشین ما دنده 5 نداشته باشه چی ؟ :)
    پاسخ:
    دنده اتوماتیکه؟:)))
  • نفس نقره ای
  • عااالی بود :دی
    پاسخ:
    مخلصیم :دی
  • پرواز سپید
  • تند روی؟!
    :)
    پاسخ:
    میدونی قشنگی این پست به چیه؟
    این که دنده ۵ برای هر کس یه تعبیری داره:)
    برای من یه چیز دیگه بود؛)
  • حامد جوون دهه شصتی
  • الان دنده چند داری میری؟؟؟!!! نکنه زدی 5 ؟؟!!!
    پاسخ:
    کی؟ من؟!
    خیر هرگز اصلا و ابدا :دی
    کپی رایت محفوظ برای #محسن
    تو تعبیرت راجع به دنده ی 5 چیه؟:دی
  • خانوم ِ لبخند:)
  • بی تجربه ام تو دنده پنج :))
    پاسخ:
    ای ناقلا.... من رو تو متن خودم انداختی تو دام خودم
    الان بگم ایشالا تجربه کنی جا داره بگی کدومو:))))
    من میگم امیدوارم حس دنده ۵ماشین رو تجربه کنی:))))
    اون یکی رو ماهم ندیدیم:دی
    دقیقاااا... مث این میمونه که هی تصمیم میگیری سرعتو بیشتر کنی و بزاریش 5 ، بعد یهو مانع پیش میاد تصمیم میگیری سرعتتو کمتر کنی و با همون 4 برونی.... عاشق شدن و اعتماد کردنم همینجوریه ، تا میخوای اعتماد کنی و دلتو بزنی ب دریا یهو یچیزایی میاد جلو چشمت ک نمیدونی بیخیال بزنی بری جلو یا همون جای خودت بمونی و با امنیت بیشتری جلو بری :)

    پاسخ:
    اینم یه تعبیر دیگه از دنده ۵
    و جالب اینه که همه اشون در نوع خودشون درستن:)
    پریسا :*
    من اولین باری که با ماشین اومدم برم دنده 5 رو قشنگ یادمه :)))
    توو دنده 4 گاز رو تا آخر پر کردم کلاجو گرفتم اومدم برم 5 اشتباهی رفتم 3 :|
    کلاجو که ول کردم ماشین چنان نعره ای کشید که انگار مثلا با خودکار تا ته کرده باشی تو دماغ یکی ، اونجوری :))))
    صداش یه جوری بود که ماشین بغلی ها داد میزدن برو 5 ، 5 اونورتره ، گاز کنار یخچاله و ... 

    این بخشش رو نادیده بگیر ولی خب فکر کنم تو زندگیمم همینطوری رفتم دنده 5 ...
    پاسخ:
    خیلی خندیدم:)))))) تو سلف دانشگاه... اون جملهه بوداااااا:))))))))))
    خب... همیشه قرار نیست اونطوری باشه:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">